صفحات

۱۳۹۱ آبان ۴, پنجشنبه

فاشيست گرايي مذهبي از نوع ايراني!

















توهین کارگذاران دولتی در شهر قم در سطح رسانه و معابیر و پارکهای قم که با تعابیر زننده «برو گم شو افغانی سگ» شخصیت و حیثیت و کرامت انسانی هرچه انسان افغانی است را لگد مال می­کند و هیچ عکس العمل از سوی هیچ نهاد مذهبی و دولتی نشان داده نمی­شود!!!...

بقیه مطلب را در این تارنما بخوانید: http://urozgan.org/fa-af/article/2530/



۱۳۹۱ مهر ۲۴, دوشنبه

عایشه صدیق به جرم روسپی نبودن با اسید سوزانده شد!






عایشه صدیق در سن ۱۴ سالگی زمانی که هنوز نوجوان بود مجبور به ازدواج  اجباری شد و شوهرش او را به عربستان برد و برای روسپیگری فروخت! عایشه مخالفت کرد که برای روسپیگری برود و همسرش در همان شب مخالفت او برای روسپیگری او را با اسید سوزاند!


http://arthuride.wordpress.com/2011/12/26/god-so-loved-the-world-that-he-gave-the-world/

۱۳۹۱ مهر ۲۲, شنبه

"شعری برای طالبان"





















 "شعری برای طالبان"


اقرا
اقرا، بخوان!

آه طالبان!...
بخوان!
به نام من
به نام زن بخوان
به نام دریچه تنگی که از آن روییده ای 
به نام مادرت که سنگسار کرده ای...
...


آه طالبان!، بخوان
بخوان که چگونه معصومیت مسلمانان (فیلم)،
از سنگسار کردن و سربریدن و شلاق زدن یک انسان،
تاثر انگیزتر بود؟!

زمانی که صدای سوختن گوشت صورت زنان از اسید
در تمامی خیابان های افغانستان پیچید!
و کودکان در کوچه بازارها با دستان قطع شده مردان
به بازی پرداختند
چگونه معصومیت مسلمانان،
تاثر انگیزتر بود؟!

آه طالبان!...
بخوان!
به نام من
به نام زن بخوان ....

(شکوه بختیاری)

آخوند مبلغ "اسلام بدون خشونت" در آلمان، بینی و شانه همسرش را شکست!

Germany: Preacher of Non-Violent Islam Beats His Wife

آلمان: آخوند مبلغ اسلام بدون خشونت آمیز همسرش را کتک زد!...














شیخ ابو آدم، امام مسجد مونیخ در آلمان برای ضرب و شتم همسرش دستگیر شد.
شیخ ابو آدم در ملاء عام همواره مخالفت خود را با هر گونه خشونتی اعلام می نمود و در مورد اسلام صلح آمیز موعظه  می کرد. وی همچنین با دولت آلمان در مورد مسائل بین الادیانی کار می کند.

شیخ ابو آدم با ضرب و شتم وحشیانه همسرش، بینی و شانه او را شکست. همسر او همچنین از بریدگی ها و کبودی های مختلف بر اثر این ضرب و شتم رنج می برد.

ظاهرا ابو آدم دلیل خوبی در ذهن خود برای عصبانی شدن داشته؛ که همسر جوان ۳۱ ساله اش جرات کرده بوده بیشتر به شیوه غربی زندگی کند....

به گفته وکیل همسرش، آخوند ابو آدم در حال ضرب و شتم همسرش همزمان به قرائت  آیه سوره نساء از قرآن می پرداخته تا عمل وحشیانه خود را توجیه کند!

متن آیه ۳۴ سوره نساء:
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى كه خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏كنند و زنان صالح، زنانى هستند كه متواضعند، و در غياب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده، حفظ مى‏كنند. و (اما) آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و (اگر هيچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را تنبيه كنيد!

از قضا، درست یک هفته قبل همین ملا در دانشگاه کاتولیک مونیخ سخنرانی داشت و موضوع سخنرانی را ، "اسلامی که از خشونت فاصله می گیرد"، اعلام کرده بود.


(ترجمه: شکوه بختیاری )

Sheikh Abu Adam, the imam of Munich mosque, Germany has been arrested for beating his wife. In public, he opposes all types of violence and preaches a peaceful Islam. He also works with the German government on interfaith issues.
Adam broke his wife’s nose and shoulder. She further suffered several cuts and bruises.
Apparently, Adam had a reason to become angry. His 31 year old wife dared to live a more ‘western’ lifestyle.
According to the lawyer of the victim, Adam recited two verses of the Quran to justify his action while beating his wife .
“Good women are obedient. They guard their unseen parts because God has guarded them.”
“As for those from whom you fear disobedience, admonish them and send them to beds apart and beat them.”
Ironically, just a week before, Adam lectured at the city’s Catholic University on a topic that he named, “An Islam which distances itself from violence.”

  http://www.faithfreedom.org/?p=20380




http://ettelaat.net/12-oktober/news.asp?id=67797&sort=EU

۱۳۹۱ مهر ۲۱, جمعه

جنجالی ترین و باشکوه ترین خبر هنری تاریخ، کنسرت جوانمردیست که ایستاده مردن را برگزید!




































شاهین نجفی، منصور حلاج عصر ما، زمان و مکان کنسرت آینده اش را اعلام کرد!، در حساس ترین زمان که برای قتل او از طرف آدمکشان جمهوری اسلامی مبلغ 100 هزار دلار جایزه تعیین شده و هنگامی که به تازگی فقط ۱۰ هزار دلار برای یافتن محل زندگی او از طرف حکومت فاشیست مذهبی اختصاص داده شده، اولین کنسرت شاهین نجفی بعد از محکوم شدنش به حکم ارتداد به دلیل ترانه طنز نقی، در روز جمعه ۱۶ نوامبر در دانشگاه کالیفرنیای برکلی آمریکا برگزار خواهد شد!.
 این جوانمرد راسخ چون رهبر شهامت و آزادی خواهی از فراسوی تمامی تهدید ها و شمشیرهای برهنه و چشم ها و دهان های از هم دریده متحجران، به پاخواست تا صدای مردمی باشد که کوچکترین اعتراض و درخواست آزادی خواهانه و یا کورسوی نور امیدشان به حق قانونی و انسانی خود را با زخم گلوله و در زیر تایلر چرخ ماشین های گشت ارشاد احساس کردند!

عبارت بسیار معروفیست که تنها حقیقت است که رهایی میبخشد و هیچ نیرویی از ایمان به رهایی و امید بهبود بخشیدن به زندگی مردم ستمدیده و دردمند ارزشمندتر، شایسته تر و قدرتمنتر نیست، چرا که کسانی که در راه آزادی جوامع انسانی گام برمیدارند زندگی جاودانه در قلب و تاریخ جهان بویژه هموطنان خویش خواهند داشت، همانگونه که صدای شاهین صدای دردآلود اعتراض نسلیست که عریان در برابر آینه شکسته حقایق تجربیات خون آلودش ایستاده، صدای نعره خشمگین نسلی که اعتقادات خرافی و سنت های نخ نما شده جامعه ایران را  بر پایه های لرزان کاخ های سلطنت مکر و حیله دین فروشان قی می کند.





 نگاهی کوتاه به زندگینامه شاهین نجفی:

داستان شگفت انگیز زندگی شاهین نجفی حتی با بهترین شاهکارهای فیلمنامه نویسی جهان قابل مقایسه نیست، داستان غیر قابل تصور نوجوان بسیار مومنی که در ۱۴ سالگی آرزو داشت یک قاری حرفه ای قرآن شود و در جوانی به  حکم غیر انسانی و بدوی ارتداد محکوم شد!

شاهین نجفی متولد ۱۹ شهریور ۱۳۵۹ در بندر انزلیست، او در ۵ سالگی پدر خود را از دست می دهد، او در خانواده ای با اعتقادات عمیق مذهبی پرورش میابد به طریقی که از سن ۱۴  تا ۱۸ سالگی با آرزوی یک قاری حرفه ای شدن به فراگرفتن قرآن می پردازد و به این طریق هارمونی زبان عربی، تکنیک تنفس و... را می آموزد و همزمان به مطالعه قرآن نیز می پردازد تا زمانی که علاقه او به موسیقی از اشتیاق به قاری قرآن شدن، پیشی می گیرد.

شاهین برای مطالعه رشته جامعه شناسی به دانشگاه می رود اما دگماتیسم ( اصول فلسفی) جامعه شناسی اسلامی و عدم علمی بودن آن و مشکلاتی که روحیه آرمانگرای شاعرانه  او با جو خشک دانشگاه حکومت اسلامی داشت به اخراج شدن او از دانشگاه منتهی شد و سبب شد که شاهین ارتش را برگزیند و به گفته خود؛ ارتش، جایی بود که ایمان و اعتقادم را از او گرفت.
شوک وحشتناک و ناگهانی زندگی واقعی از انسان های بسیار فقیری که تنها برای زنده بودن تلاش میکردند، داستان های زندگی تکان دهنده افرادی که برای رهایی از دام اعتیاد مواد مخدر دست و پا می زدند وگاه از فرط اعتیاد حتی همسر خود را به فروش می گذاشتند!، شاهین پس از بازگشت از سربازی طعم تلخ  بی عدالتی و اختلاف طبقاتی شدید در ایران را درک کرده بود و احساس کرد باید زبان این بی عدالتی ها باشد برای فقرایی بود که از هیچ عدالت اجتماعی برخوردار نیستند.
او از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴  فروشگاه سازهای موسیقی خود را اداره کرد و از سال ۲۰۰۳ شروع به شعر و آهنگسازی کرد تا  نوامبر ۲۰۰۴ که آخرین کنسرت موسیقی خود را اجرا کرد و به دلیل محکوم شدن به ۳  سال زندان و ۱۰۰ ضربه شلاق تنها برای یکی از آهنگایش از ترکیه به آلمان مهاجرت کرد و از آن پس تا کنون بی وقفه صدای خستگی ناپذیر آزادی خواهان ایران است.
شاهین نجفی تا قبل از مهاجرت به آلمان در سال ۲۰۰۵ میلادی، در ایران، یک موسیقی‌دان زیرزمینی و فعال سیاسی بود.
وی پس از مهاجرت به آلمان، تاکنون به فعالیت خود در موسیقی رپ و موضوعات سیاسی و اجتماعی ادامه داده و تلاش می‌کند که عناصر شاعرانه و ادبی و اصطلاح‌های فلسفی و سیاسی در ترانه‌هایش حضور داشته باشند.

سرودن ترانه‌ای «نقی» به سبک رپ و با نقدی هجوآمیز از اوضاع اجتماعی و سیاسی ایرانبوسیله شاهین نجفی
که در این ترانه، علی نقی، امام دهم شیعیان را مورد خطاب قرار می‌دهد و نگاه انتقادی خود از شرایط کنونی اجتماعی و سیاسی ایران را بازگو می‌کند، این امکان را به فرصت طلبان حکومت جمهوری اسلامی داد که برعلیه شاعر بی پروایی که مدت ها به انتقاد و به محاکمه کشیدن قداست پوشالیشان می پرداخت به دسیسه ای ننگین دست بیاویزند و با لفظ توهین به مقدسات کمر به قتل او ببندند تا شاید طنین صدای رعد آسای انتقاد او را خاموش کنند.
اما شاهین در جواب همه تهدید ها، ترانه "ایستاده مردن" را به امضا کنندگان فتوای قتل و قاتلان مذهبی خویش هدیه کرد و در جدید ترین و جنجالی ترین تصمیم خویش اعلام کرد کنسرت علنی برگزار خواهد کرد!.
















چرا شاهین به خود لقب شر می دهد:

شاهین آنچنان که خود می گوید:((شر اعظم است، شریست بر تمامی اعتقادات مذاهب و اعتقادات خرافی و حکومت های دیکتاتوری و روش های سیاسی حاکمانی که مردم جهان را، بردگان مطیع و باربر جهلی تصور کرده اند که با نام خیر و صلاح دنیوی و اخروی به لبه پرتگاه اسارت و تباهی می رانند و منفعتی عظیم از او شر رهایی بخشی در برابر خیر تمامی اسارت های دروغین است، چنان که شاهین در نامه خود خطاب به آنا درمورد برگزیدن لقب شر برای خود اینچنین می نویسد که؛ ((پس سوال نکن که چرا "شر" شدی.تمامی این سیستم، ازفلان رئیس  منتصب تا جن گیر های  دولتی "خیر " هستند.تمامی کسانی که جهان و انسان را به شکل عروسک هایی در حد باربی های سکسی یا چادری  می خواهند خیر هستند.هرآنکه آزادی را بر نمی تابد،از استالین و هیتلر گرفته تا قذافی وخمینی خیر مطلق بودند.مگر سلاح اینها جز اخلاق و کتاب های مقدس و ریسمان های مرئی و نامرئی ایدئولوژی  بود.))


زبان برنده شعر شاهین:

جسارت مهارت کلامی شاهین در بهم آویختن زنجیرهایی که همه زشتی ها و ناملایمات اجتماعی و مسئولین آنرا به اسارت
می کشد  شگفت انگیز است در اشعاری که هر خط دادگاهیست که نقض بسیاری از حقوق انسانی مردم ایران را به دست سنت، حکومت یا خرافات مذهبی موهم محکوم می کند، چون موجی سهمگین که بر هستی جلادان  حکومتی قرون وسطایی و ترویج کنندگان آن می تازد و گهگاه حتی دوستداران ترانه های این شاعر انقلابی نیز از سیلی این موج سهمگین بر باور خرافی اعتقادات پوچ و غیر انسانیشان بی نصیب نخواهد ماند، چرا که او پرچمدار حقیقت و تردید به تمامی باورهاییست که هیچ پایه علمی یا حقوق بشری ندارند، او مانند همه هنرمندان جاودانه جهان پیشاپیش جامعه ایستاده و از فریاد زدن و به انقاد کشیدن حتی نزدیک ترین و عزیزترین همراهانش و هرازگاه خود هیچ هراسی ندارد، شاهین بازگوی زخمهای چرکین مذهبی یک نسل است و به تمسخر کشنده قدیسین موهمی چون آیت الله ها و حاجی ها و...، او پیامبر گونه به دریای خون تهدیدها و حکم قتل ها زده است تا ایستاده مردن را به مردمی  بیاموزد که در کنار پیاده روها با چشمانی وحشتزده به کتک خوردن خواهران و مادران هموطنانشان به دست گشت ارشاد خیره می شوند....


شاهین صدای رسای خشمگین نسلیست که در خیابان ها به خاک و خون کشیده شد و در زندان ها شکنجه شد، صدای نسلی که گرچه مقاومت کرد و پیروز نشد اما هرگز سر تسلیم فرود نیاورد، شاهین نجفی، فریدون فرخزاد زمان ماست و صدای شاهین صدای رسای همه آرمان ها،  آرزوها  و عشق به رهایی مردم ایرانست از گلوی بریده شاپور بختیار و فریدون فرخزاد!.
شاهین نجفی، در روز جمعه ۱۶ نوامبر در دانشگاه کالیفرنیای برکلی آمریکا حضور خواهد داشت شایسته است که ما نیز در کنار این آزاد مرد و همصدا با او از آزادی بیان و قهرمانی که هنوز در بین ماست، حمایت کنیم!


بن مایه ها :

مصاحبه شاهین نجفی با اشپیگل / ترجمه از ارسلان گلی


http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%86_%D9%86%D8%AC%D9%81%DB%8C

۱۳۹۱ مهر ۲۰, پنجشنبه

آقای علی مطهری که برده داری زنان به اسم چند همسری و روسپیگری را به نام ازدواج موقت تبلیغ می کنی، آیا فرزندان دختر خود را برای صیغه شدن به مرد عربی چهار زنه می بخشی؟

























آقای علی مطهری نه ایران عربستان ۱۴۰۰ سال پیش است و نه تو می توانی با سپر کردن خدا و محمد،  قبح زنبارگی و

شهوترانی خود را پنهان کنی!، اگر به قول شما مذهبیون خدا آدم و هوا را خلق کرده، پس خدا سه هوو و صیغه هایی که شما برای

آن له له می زنید را برای آدم هرگز لازم نداسته... آقای مطهری خجالت بکش!، شما خود دو فرزند دختر دارید، چگونه قوانین

بدوی و غیر انسانی برده داری زنان به اسم چند همسری و روسپیگری را به اسم صیغه  ترویج می کنید؟!...






 آیا فکر می کنید آوردن نام خدا و مذهب ننگ روسیاهی زنی که به همسری مردی زن دار در آید و یا اصطلاح که ابلهانه این رسم

پیغمبر است؛ چیزی به شرافت زنی روسپی که به نام صیغه بدن خود را به مردان بی شرافتی چون شما می فروشد، می افزاید؟! و

یا از رذالت و ناجوانمردگی و بی شرافتی مردان چند زنه یا صیغه ی می کاهد؟!. 

شما به جای اینکه از حجاب اجباری حمایت کنی مواظب خودت باش که حتی در مجلس اسلامی خود و در صحن علنی بوسیله

ملایان بیش از این مورد دستمالی جنسی قرار نگیری و به جای اینکه به فکر محدود کردن ملاها باشید، طرح تبدیل ایران به بازار

برده فروشی زنان را در سر می پرورانید؟!







مسلمان تندرو و اصول گرایی  با سن و سال شما که پایش لب گور است بهتر است به راز و نیاز و دعا مشغول باشد و به امید

وعده الهی دینش و حوریان بهشت خداوندی که در رودهای عسل می غلتند باشد...مگر اینکه که به خرافات مذهبی دین خود نیز

اعتقادی نداشته باشید که این گونه برای حرمسرایی بزرگتر و برده هایی بیشتر هر روز در مجلس فرمایشیتان التماس می کنید!.

من به جای شما از دو فرزند دخترتان به دلیل داشتن پدری چنین زنباره و شهوتران معذرت می خواهم...







با این محاسن سفید شده خجالت بکشید آقا شما دختر جوان دم بخت دارید به جای فکر کردن هر روزه درباره مسائل پیرامون

شورتتان...مغزتان را از شورتتان بیرون بکشید و به دلار ۳۰۰۰ تومانی، کمبود دارو،  گرانی، فقر مردم، آباد سازی مناطق

زلزله زده، جلوگیری از جنگ خانمان سوز احتمالی و مهار کردن سگ های وحشی ارشاد رسیدگی کنید...شرم کنید آقا شرم کنید!

آقای مطهری شما اندک آبرویی که از پدرتان در خاطره ها بود را هم لگدمال کردید!...

به شرافت مردم ایران سوگند که روزی شما را به جرم ترویج فساد و برده داری و اجحاف در حق زنان و دختران ایران به

محاکمه خواهیم کشید و من ان روز را چشم در راهم!...



بن مایه



۱۳۹۱ مهر ۱۹, چهارشنبه

جنایات فجیع مسلمانان تندرو در جهان، دلیل اصلی ساخت فیلم بی گناهی مسلمانان است

تارنمای فضول محله

در ماه گذشته صحنه هایی از فیلمی موسوم به “بی گناهی مسلمانان” یا “معصومیت مسلمانان” باعث کشتار و اغتشاش در بسیاری از کشورها بویژه درکشورهای اسلامی شد، حمله شبه نظامیان به سفارت امریکا در شهر بن قاضی لیبی و کشته شدن سفیر امریکا که تلاش‌های بسیار زیادی در جهت مبارزه با رژیم قذافی و آزادی مردم ستمدیده انجام داده بود و همچنین کشته شدن بیش از ۱۲ انسان در عملیات انتحاری در شهر کابل افغانستان که شمار کشته شدگان را در اعتراضات مرگبار مسلمانان به این فیلم به بیش از ۳۰ نفر افزایش داد، از تاسف آور‌ترین نتایج بربریت خشونت رفتار مسلمانان تندرو جهان در قبال ۱۴ دقیقه از یک فیلم بسیار غیر حرفه‌ای بر روی یوتیوب بود

فیلمنامه فیلم “بی گناهی مسلمانان” در اصل با نام “Desert Warriors” ساخته شده است و داستان اصلی این فیلم درباره شهاب سنگیست که درخاورمیانه سقوط می کند و برخی قبایل آن را یک شیء مقدس می پندارند (داستان این شهاب سنگ شباهت زیادی به داستان حجر الاسود سنگ مقدس مسلمانان دارد) این فیلم به بررسی زندگی بدوی اعراب بادیه نشین در زمان‌های گذشته و به خصوص زندگی فردی به نام صاحب جرج” یا “ارباب جرج” پرداخته و هم زمان به مشکلات و معضلات زندگی مسیحیان قبطی مصر به دلیل جنایات مسلمانان تندرو در قبال آنان می پردازد.





































 وقتی یک تصویر بیش از هزاران کلمه حرف دارد!، مقایسه پیشرفت دانش و تکنولوژی در کشورهای پیشرفته جهان با وضعیت گذشته و حال کشورهای اسلامی و اثباتی بر اینکه آزادی بیان اولین قدم به سوی جهانی متمدن است.


















فیلم بسیار غیرحرفه‌ای و در بسیاری از صحنه ها با استفاده از پرده سبز ساخته شده به خصوص قسمت هایی که به زندگی جورج یا همان شخصیت بحث انگیز برای مسلمانان تندرومی پردازد و این نشان از بودجه بسیار کم و تلاش هم زمان فیلمساز و تهیه کننده برای محدود کردن هر گونه ارتباط خارجی در سکانس هاییست که ممکن است افرادی را در خارج از محیط فیلمبردای نسبت به منظور اصلی فیلم آگاه کند،  شخصیت جورج بعد از ساخت فیلم در دوبله ناشیانه محمد نام می گیرد.

به غیر از نگارش بسیار ابتدایی فیلمنامه مانند لحن محاوره‌ای دیالوگ‌ها و به کاربردن الفاظ بسیار سخیفی چون حرام زاده و…برای تحقیر فردی که به درست یا غلط رهبر باورهای گروهی قلمداد می شود و همچنین کیفیت بسیار بد و اشتباهات بیشمار تدوین، نورپردازی، فیلمبرداری و… که در هر فیلم غیر حرفه‌ای متداول است…مهمترین اشکال و انتقاد مربوط به سوء استفاده دست اندرکاران اصلی این فیلم از بیشتر اعضاء گروه فیلمسازی به خصوص بازیگران است که هیچ اطلاعی از نیت اصلی تهیه کننده و فیلمساز نداشته اند و این یکی از اشکالات اصلیست که چگونه بدون صداقت و با فریب این افراد و با آگاهی از مشکلات کاری و حتی خطرات جانی که در آینده با بازی در این فیلم برای بازیگران بوجود خواهد آمد و با سوء استفاده از ناآگاهی آنها دست به ساخت چنین فیلمی زدند!…در جهان متمدن امروز هر انسانی برای بیان افکار و اعتقادات خود در هر قالب هنری به خصوص هنرهای نمایشی آزاد است اما هرگز شایسته نیست که برای رسیدن به اهداف یا بیان نظر شخصی خود از افراد دیگری بدون اطلاع و خواست آنان سود جوید!.





توضیح چگونگی تغییر صداگذاری و تدوین هدفمند فیلم

اولین موضوعی که نظر نگارنده این متن را در تماشای تبلیغ حدود  ۱۴ دقیقه‌ای فیلم “بی گناهی مسلمانان” در یوتیوب جلب کرد این بود که چگونه یک صداگذاری ساده و دوبله بسیار غیر حرفه‌ای به همراه تدوینی پیش پا افتاده می تواند باعث درگیری و کشته شدن انسان‌ها شود! احتمالا بیشتر افرادی که با صورتهایی خشمگین و مشت‌های گره کرده در خیابان‌های کشورهای مذهبی و حتی کشورهای سکولار به خشونت و تهدید و فحاشی و آتش زدن پرچم کشورهای دیگر مشغولند، هرگز تبلیغ کوتاه چند دقیقه‌ای این فیلم را در یوتیوب ندیده اند و اطلاع چندانی از چگونگی ساخت و حتی موضوع آن ندارند و تنها به تحریک مبلغین تندرو مذهبی چون دمل چرکین سرباز کرده‌ای از سال‌ها تحجر و بی‌خردی قرون وسطایی به خیابان هجوم آورده اند.

تنها با یکبار تماشای حدود ۱۴  دقیقه از این فیلم و حتی بدون هیچ اطلاعی از دکوپاژ (تنظیم و ترتیب سناریو برای فیلمبرداری) در سینما به راحتی می توان به این قضیه پی برد که تدوینگر این فیلم، صحنه‌ها و سکانس‌ها را بر اساس دوبله صداهایی که در بسیاری موارد متعلق به هنرپیشه‌ها نیست تدوین کرده به خصوص در قسمت هایی که کلماتی چون محمد، اسلام، قرآن، الله، مسلمانان و… به کار می رود.به طور مثال موقع به کاربردن کلمات مذهبی حتی المکان صورت و حرکت لب‌های بازیگران چندان مشخص یا واضح نیست و سعی شده که تا حد امکان از کلوزاپ یا نمای نزدیک استفاده نشود بلکه نماهای اینسرت (insert shots) یا نماهایی از تصاویر دیگر برای کات‌های برون برش (cutaways) به کار گرفته شود.
دوبله فیلم با گفتار هنرپیشگان همآهنگی ندارد


مثال ساده برای دکوپاژ هدفمند این فیلم بوسیله تدوینگر در صحنه، ۳:۰۲ دقیقه زمانی که سرباز جرج را به نام محمد صدا می زند ما حرکت لب‌های سرباز را نمی بینیم بلکه تنها صدای دوبله فرد دیگری و نه هنرپیشه اصلی نقش سرباز بر روی تصویر دیده می شود و یا در سکانسی که از دقیق ۴:۴۷ دقیقه شروع می شود هر زمان که جرج درباره اسلام و مسلمان بودن یک الاغ به عنوان اولین حیوان مسلمان صحبت می کند ببینده قادر به دیدن صورت و حرکت لب‌های هنرپیشه نقش جرج یا محمد نیست و تنها صدای دوبله شده‌ای شبیه صدای او را بر روی صحنه ها می شنود.

مثال‌های دیگر از دوبله بسیار ناشیانه و ابتدایی این فیلم صحنه هاییست که حتی  لب‌های هنرپیشگان به طور واضح نشان می دهند که کلمه دیگری بیان شده و نه آنچه در دوبله پس از ساخت فیلم با صدایی شبیه به صدای هنرپیشه‌ها به آن اضافه شده مانند دقیقه ۲:۴۶ پلانی که هنرپیشه مرد که در مورد پسری  که پدر مشخصی ندارد صحبت می کند و به تعبیر متحجرانه مذهبی او را کودکی حرامزاده می نامد، صدای هنرپیشه بوسیله صدای دوبله روی فیلم تغییر پیدا می کند و به او محمد نام می دهد در صورتی که لب‌های هنرپیشه به طور کاملا واضح نام آن پسر را جرج می خواند!.






به دقیقه ۰۸ :۷ این فیلم توجه کنید، زمانی که جرج، فردی که بعد از ساخت فیلم در دوبله محمد نام گرفت و یکی از شخصیت‌های کلیدی این فیلم است به سوال یکی از اصحاب خود که بانویی است پاسخ می دهد، صدای اصلی او (هنرپیشه) به تقلید صدایی شبیه او تبدیل می شود و حتی در موقع گفتن کلمه قرآن، لب‌های هنرپیشه به طور سریع و غیر عادی حرکت می کند که نشان از تدوین برای هماهنگ کردن لب‌های این هنرپیشه با صدای دوبله  شده دارد. یعنی در اصل این هنرپیشه اسمی از قرآن نبرده بلکه نام کتاب دیگری را ذکر کرده، یا در دقیقه ۱۰:۰۸ زمانی که محمد یا جرج با زینب همسر پسر خوانده‌اش که عاشق او شده در حال صحبت است، هنگامی که اشاره به صحبت در مورد لغو کردن فرزند خواندگی در اسلام دارد صدای او کاملا تغییر یافته و به صدای دیگری تبدیل می شود و …

چه دلایلی باعث شده تا یک نویسنده عرب مصری چنین فیلمنامه‌ای بنویسد؟

نگاه کوتاهی به شرایط بسیار بدوی و خشن و غیرانسانی قوانین همه حکومت‌های اسلامی و رفتار غیر انسانی این حکومت ها و مسلمانان تندرو با اقلیت‌های مذهبی که ادیان متفاوتی در آن کشورها دارند و سوء استفاده از مذهب در کسب قدرت، ثروت و تبعیض نژادی سران این حکومت‌ها و حتی رفتار فجیع و غیرانسانی مسلمانان شیعه و سنی با یکدیگر اعم از بمبگذاری، انفجارهای انتحاری و رفتار و اعمال نفرت انگیز برده داری مردان مسلمان در قبال زنان مسلمان همه و همه از دلایل اصلی ساخت این فیلم می باشد.

به طور مثال وضعیت بسیار اسفناک مسیحیان قبطی در مصر ( که نویسنده این فیلم نیزیکی از آنان می باشد) به دلیل ظلم و ستم و تجاوز مسلمانان تندروی مصری غیر قابل باور است!، موضوعی که حتی در مصاحبه یکی از بازیگران زن این فیلم به آن اشاره شد که وقتی بعد از پخش شدن قسمت هایی از فیلم در  یوتیوب، “سیدنی لی گارسیا” متوجه نیت اصلی ساخت این فیلم می شود و از نویسنده می پرسد که چرا و به چه علت به اینصورت فیلم را در تدوین تغییرداده و چرا از ابتدا این فیلمنامه را نوشته شده و ساخته است و سبب مشکلات پیش آمده برای عوامل فیلم که ندانسته با او همکاری کرده اند، شده است؟. نویسنده فیلمنامه به او می گوید: ” به دنیا بگو که شما تقصیری نداشتید و من این فیلمنامه را نوشتم چون از دست مسلمانان تندرویی که در دنیا به کشتار مردم می پردازند، به تنگ آمده ام”.






جنایات مسلمانان نسبت به دیگر باوران

آدم ربایی دختران مسیحی قبطی و تجاوز گروهی و شکنجه و اجبار آنان به گرویدن به اسلام و ازدواج اجباری با مردان مسلمان که بسیاری از آنان مسن نیزهستند، بمبگذاری‌ها و جنایات بسیار زیاد در گوشه و کنار جهان به اسم عملیات انتحاری مسلمانان، انفجار تروریستی در جلوی کلیسای مسیحیان قبطی در مصر، در شب سال نو میلادی که به کشته و زخمی شدن بیش از ۲۱ کشته و ۷۹ زخمی انجامید، درگیری‌های خونین مسلمانان تندرو با مسیحیان و دیگر ادیان در تمامی جهان، قائل نبودن هیچ احترام و حق برابری برای نظریات ادیان دیگر و عدم اجازه به هرگونه اظهار نظر یا نقد نسبت به دین اسلام در صورتی که تحقیر و توهین به غیر مسلمانان (به طور مثال نجس بودن غیر مسلمانان در نظر مسلمانان! ) به طور  روزمره در برنامه‌های مذهبی اسلامی و مساجد و کلاس‌های مذهبی تکرار می شود و....

نگاه مردم جهان به زن ستیزی مسلمانان

نگاه شگفت زده بین الملی و هر انسان آزاده‌ای به قوانین بدوی مذهبی غیر انسانی چون حجاب اجباری، برده داری دائمی زنان به نام چند همسری یا خرید و فروش موقت زنان به نام صیغه و جنایاتی چون شلاق، قطع اعضای بدن انسان‌ها، سنگسار و اعدام و گردن زدن یک انسان که به هیچ عنوان سنخیتی با زندگی انسان متمدن امروزی ندارد!، از دلایل اصلی ساخت این فیلم است و تفکر سیال و آزادی بیان هر انسانی به او اجازه نقد و یا ساختن یک اثر هنری را در مورد هر موضوعی می دهد و نمی توان افکار چند میلیارد انسان یا حتی یک انسان را به خاطراعتقاد فرد یا افرادی به مذهبی یا موضوعی محدود یا کنترل کرد. چون هرگونه رفتار خشن از طرفداران یک عقیده یا مذهب سوالات بیشتر و شبه‌های دیگری را در ذهن جهانیان بیدار خواهد کرد، به تعبیر دیگر بربریت فرهنگی قومی که برای اعتراض به توهین به مذهب‌شان دست به کشتار و خشونت بزنند…،غیر قابل کتمان است!.







فیلم تجاوز و شکنجه جنسی گروهی مسلمانان با دختر قبطی مسیحی برای گرویدن به دین اسلام!!!



در جهان روشنگری کنونی چه مذهب و مرامی می تواند پایدار بماند؟

در پایان، حقیقت این است که بسیاری از سکانس‌ها و بخش های فیلم بر اساس واقعیات تاریخی زندگی پیامبر اسلام و آیات قرآن ساخته شده اند و هرگز در قرن جدید نمی توان حقایق تاریخی مکتوب را کتمان کرد و به همین دلیل است که مهمترین مسئولیت مبلغان مذهبی برای پایداری ادیانشان در دنیای متمدن امروزی تفکیک و نفی مواردی چون قتل و خشونت و خرافات به اعتقادات مذهبی غیر انسانی وجایگزینی آن با اصول حقوق بشر دنیای متمدن امروزی است، چون تنها مذهب پایدار در جهان متمدن آینده، مذهب رعایت اصول حقوق بشر و اعتقاد به تلاش برای آسایش زندگی انسان‌ها خواهد بود از همین روی است که همه کشورهای پیشرفته امروزی سعی درتبلیغ و ترویج انسانی‌ترین قسمت‌های آیین مذهبی خود و نه تکرار اشتباهات و خشونت موجود در تاریخ گذشته مذاهبشان را دارند.



دوران طلایی دانش و کرامت انسانی در اروپا پس از جنایت های دکان داران دین

چنانچه جنایات فجیعی؛ چون سوزاندن انسانها به تهمت جادوگری در تاریخ دوره سیاه حکومت مذهبی کلیسای کاتولیک وجود داشته و یا سنگسار که از تاریخ دین یهود به دیگر ادیان راه یافته ولی مبلغین مذهبی این ادیان امروزه حتی از یادآوری چنین جنایاتی که در سالهای بسیار دور اجرا شده، شرم زده هستند و با تعبیر و تغییر قوانین مذهبی خود به شکل متمدنانه امروزی و به اصطلاح به روز کردن ادیانشان، بزرگترین، پیشرفته‌ترین و قدرتمندترین کشورها را پایه گذاری کردند در کشورهای پیشرفته امروزی هرگز قوانین و حکم‌های عصر حجری و وحشیانه‌ای چون سنگسار و گردن زدن و شلاق و اعدام به خاطر اعتقادات دینی متفاوت یا همجنس گرایی و… یا کشتار به خاطر انتقاد یا حتی توهین پیامبرانشان و… وجود خارجی ندارد و به این دلیل بیشتر کشورهای غیر مسلمان در تمامی عرصه‌های تکنولوژی و نو آوری سر آمد جهان هستند. چون افکار پیشرفته و علمی در کشورهای سکولار بسیار بیشتر از کشورهای در حال توسعه، قابل رشد می باشند و همین امر حتی سبب فرار مغزها از کشورهای مذهبی به کشورهای سکولار و در نتیجه رشد علمی بیشتر این کشورها شده است.

رمز جاودانگی تنها در خدمت به تاریخ زندگی بشریست

از آنچه گذشت می توان نتیجه گرفت که رمز جاودانگی هر تفکر، مذهب یا حتی مبلغین مذهبی یک آئین در اعتقاد به آزادی خواهی و تلاش آنان برای “کمک رسانی به زندگی و آسایش دنیوی مردم” سنجیده می شود، چنان که مارتین لوتر و مارتین لوتر کینگ جونیور و مادر ترزا گرچه از مبلغین مذهبی بودند ولی در خدمت به تاریخ زندگی بشری جهان، جاودانه شدند



بن مایه ها:

 http://news.iafrica.com/worldnews/817119.html

۱۳۹۱ مهر ۱۴, جمعه

امواج پارازیت ایران به بزرگترین کوره آدم سوزی دنیا مبدل کرده است!




















مقایسه کشتار یهودیان در اتاق های گاز بوسیله حزب نازی هیتلر و کشتار هر روزه مردم ایران بوسیله اشعه های پارازیتی که

هر لحظه در فضای ایران با جمعیتی بیش از ۷۵ میلیون انسان پراکنده می شود، نشان از اوج بربریت و خشونت سردمدارن

حکومتی مذهبیست که حتی وحشتناک ترین و فاشیست ترین و فجیع ترین حکومت های ننگین تاریخ بشریت را رو سپید کرده اند!.

 ایران، بزرگترین کشتارگاه سقط جنین اجباری در جهان و حکومت اسلامی ایران، سردمدار بزرگترین کشتار جنین انسان در

جهان، آغاز سونامی سرطان ها بویژه سرطان پستان در زنان، افزایش آمار سرسام آور سقط جنین و عقیم شدن مردان در

ایران همه و همه تحت تاثیر اثرات بسیار مخرب پرتوهای پارازیت‌ بر سلامتی سلول‌های بدن انسان است که  منشاء بسیاری از

بیماری‌ها و به طور قطع موجب اختلال در سیتم ایمنی بدن انسان است.

آمار سرطان و سقط جنین آنچنان ناگهانی و سرسام آور رو به افزایش است که حتی برخی دست اندرکاران

حکومت اسلامی را  نیز نسبت به این جنایت هولناک بشری به اعتراض وداشته به طور مثال، معصومه ابتکار عضو شورای

شهر تهران و دبیر کمیته محیط زیست شورا با اشاره به هشدار برخی متخصصان از در راه بودن “سونامی سرطان” تاکید کرد

که وجود این تشعشات ممکن است از جمله عوامل تاثیر گذار بر چنین وضعیتی باشد و با انتقاد از جوابگو نبودن هیچ نهادی در

کشور در رابطه با موضوع پارازیت و آلودگی امواج گفت:  آن چه در حال حاضر برای سلامتی شهروندان تهرانی نگران کننده

است ارسال پارازیت هایی است که منشا آنها نیز مشخص نیست، من به عنوان یک متخصص  ایمونولوژی و محقق می‌گویم که

سر منشا بسیاری از عوارض و بیماری‌های بدن می‌تواند این امواج باشد امروزه وقتی شاهد افزایش بیماری‌های مختلف با منشاء

ناشناخته هستیم به طور قطع و یقین می‌توانیم بگوئیم تشعشع می‌تواند موجب اختلال در سیتم ایمنی بدن شود و این موضوع قطعی

است.

همچنین دکتر ابوطالب صارمی رئیس مرکز تحقیقات سلولی صارم در مصاحبه با ایرنا از افزایش سقط جنین و بارداری خارج از

رحم در دو سال اخیر خبر داد و گفت: بر اساس آمار مراجعان به بیمارستان فوق تخصصی صارم، طی دو سال اخیر آمار سقط

جنین غیر عمدی ۳.۵ درصد و آمار بارداری خارج رحم حدود ۲ درصد افزایش یافته است، به نظر می رسد با توجه به افزایش

پارازیت ها و امواج الکترومغناطیسی در محیط اطراف شاهد افزایش این آمار بوده ایم.

وی ادامه داد: در حالی میزان سقط غیر عمدی جنین در فروردین تا مرداد سال ۸۹ در این مرکز درمانی ۳۸  مورد گزارش شده که

در مدت مشابه سال ۹۰ این آمار به ۶۷ مورد و در سال ۹۱ به ۱۱۴ مورد افزایش یافته است و آمار بارداری های خارج از رحم

در این مدت نیز از ۹  مورد در سال ۸۹  به ۱۳  مورد در سال ۹۰  و ۱۶ مورد به سال ۹۱ رسیده که آمارها بیانگر سیر

صعودی این عارضه است.

رشد جنین در داخل لوله های رحمی  به جای رحم سبب حاملگی خارج رحمی شده که در صورت تاخیر در مراجعه یا تشخیص

دیر هنگام خطر مرگ سریع را برای مادر به همراه دارد.


در این میان اظهار بی اطلاعی از منابع ارسال پارازیت های مخابراتی توسط وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات حکومت

اسلامی و تاکید همزمان او بر آثار وعواقب بسیار سوء و متعدد آن نشان از به صدا درآمدن زنگ خطر آمار فجایع غیرانسانی

و جبران ناپذیری است که حتی یکی از مسئولین مستقیم این جنایت از اعتراف به همدستی در آن واهمه دارد چرا که نه از شرافت

بیان حقایق و نه از قدرت سیاسی لازم برای پایان دادن به انتشار اشعه های مرگ آور پارازیت و کشتار تدریجی مردم

برخورد دار است. مسئول اصلی این جنایت هولناک علنی سپاه پاسداران و در راس آن آیت الله خامنه ای است که خواستار تدوام

این کوره آدم سوزی هفتاد و چند میلیون نفری در سرتاسر فضای ایران هستند....و براستی ارمغان اشعه های پارازیت در ایران

چه چیزی جز سرطان و مرگ و سقط جنین و نازایی بوده است که حتی در دورترین و محروم ترین نقاط ایران می توان دیش

های روئیده بر پشت بام ها و یا در حیاط ها خانه ها را دید و این عطش وصف ناشدنی غریزی هموطنانم که برای دستیابی به

اخبار، اطلاعات و یا حتی شادی که تنها با نگاه به جعبه جادویی تلویزیون میسر است که تصاویری از کشوری دور و متمدن به

تصویر می کشد برخلاف کوچه و خیابان های ایران که از زنان دهشتناک سیاه پوش گشت ارشاد و نظامیان خشن بی وطن

انباشته است، آیا با پارازیت انداختن بر روی فرکانس یک شبکه خبری نمی توان به راحتی با تنظیم چند دقیقه ای ماهواره

فرکانسهای دیگری که همان برنامه خبری یا برنامه هایی شبیه آنرا را پخش می کنند، پیدا کرد؟!

پس به چه دلیل حکومت اسلامی ایران به کشتار تدریجی مردم و قتل کودکانی که هنوز متولد نشده اند و شیوع و رواج بیماری

های ناشناخته حتی در نسل هایی که هنوز به دنیا نیامده اند، دامن زده؟

آیا نسل کشی ۶۰۰۰تن از یهودیان به طور روزانه در اتاق های گاز بوسیله حزب نازی آلمان با نسل کشی علنی ایرانیان به طور

روزمره در زندانی با گنجایش بیش از ۷۵ میلیون انسان قابل مقایسه نیست؟!

و آیا جز حکومت فاشیست مذهبی ایران، چنین جنایت علنی مخوفی در هیچ برهه ای از تاریخ بشریت در چنین ابعاد گسترده

انسانی و در طی سالیان متمادی هرگز بوسیله هیچ حکومت دیگری سابقه داشته است؟!

و آیا حتی لحظه ای درنگ در برابر چنین حکومت جنایتکاری که دست به چنین جنایت بزرگ ضد بشری زده است، عاقلانه و

شایسته است؟، زمانی که آقازاده های حکومتی با مبالغ میلیونی و میلیاردی اختلاس ها به کشورهای خارجی مهاجرت می کنند

تا به دور از قوانین قرون وسطایی حکومت مذهبی ایران  و خطرات امواج پارازیت و آلودگی هوا و...، آزاد و ثروتمند زندگی کنند

و در ایران حکم مرگ را حتی برای کودکانی که هنوز متولد نشده اند در فضای سرزمینت منتشر می کنند، چگونه می توان درنگ

کرد و ساکت ماند هموطن!



 http://20ist.com/archives/12802

http://www.entekhab.ir/fa/news/73098

 http://aftabnews.ir/vdcb05b89rhbz9p.uiur.html

آقای مداح خامنه ای اگر پول و طلا و مسائل مادی کثافات دنیوی هستند!، پس شما مداح ها و آخوندها و رهبرتان کمتر کثافت بخورید!




















حاج منصور ارضی مداح دوزاری خامنه ای و احمدی نژاد که با هر دوطرف نشست و برخواست و مراسم پاچه خواری داشته
و طرفدار سر سخت احمدی نژاد و مداح اصلی حامی دولت در انتخابات سال 1384 و  1388 بوده  در حسینیه صنف لباس فروش تهران، به شدت نسبت به دولت و ایادی آن حمله کرده و اوضاع فرهنگی فعلی جامعه را بدتر از زمان شاه دانسته است و پول و طلا و دیگر مسائل مادی را کثافات دنیوی نامیده!!!

به گزارش خبرنگار «بازتاب»؛ بخشهایی از سخنان منصور ارضی به نقل از وبسایت رسمی هواداران وی، در ادامه می آید:
پول و طلا و دیگر مسائل مادی که کثافات دنیوی هستند با نقشه ای که دست خود دولت و ایادیشونه اینجور مردم رو گرفتار کرده است و ثروتمندان بی غیرت و بی درد هم به این شرایط دامن می زنند. ولی از این طرف دقت کنید که ما هم شکر گذار نبوده ایم.

بعضی می گن حاج آقا خدا پدرشون رو بیامرزه که یارانه میدهند!!! چرا خدا پدرشون رو بیامرزه، ما نمی دونستیم که همچین روزی به سرمون می آورند. یک مبلغی می دهند ولی بعدش مردم رو در فشار می گذارند.


...شاید بعضی ها مشکل مالی نداشته باشند، ولی من کسی رو می شناسم که می گفت روزی سه هزار تومان هزینه خرید نان خانه ام هست و الان اون رو هم نمی تونم بخرم و توان ندارم. حاجی تو به من بگو چکار کنم. از طرفی اجاره خانه، پول رهن خانه، هزینه مدرسه فرزندان و دانشگاه و غیره خیلی سخت شده.

باورتون نمیشه غیر از جهیزیه در ماه گذشته حدود 70 میلیون تومان دوستان تقبل کردند و دست من رو هم در خرج کردن اون باز گذاشتند (نیت جهیزیه یا صدقه یا چیز دیگری نکرده اند) الان چیزی برای من نمونده. می فهمی چی می گم یا نه؟ چرا اینطور میشه؟ ...

از آن طرف فیلم می سازند مثل کلاه پهلوی و میان فحشا و شرب خمر و آلودگیهای زمان پهلوی رو نشون می دهند، درسته که بوده ولی بابا جون الان که اوضاع خیلی بدتر شده. چه کسی رو می خواهند مقصر کنند؟

یک شب بلند شو و برای بقیه هم دعا کن. قماربازهای قدیم آخر قمارشون می گفتند یک بار هم برای جمع قمار می کنیم، برای همه.

... مسئله اینه که جامعه مریض شده. همه پشت کردند به رهبری در صورتی که دیگران دارند جنایت می کنند. چون شنیدم دارم براتون درد دل می کنم. از زبان مومنین شنیدم که به آقا حرف نامربوط می زنند؛ مومنین!!

اون وقت وقتی میگن که زمان امام حسن علیه السلام بهش توهین کردند و گفتند "یا مذل المومنین" یا به امیرالمومنین علی علیه السلام ناسزا می دادند، همین آدم های مثلا مومن میگن خدا لعنتشون کنه که به امام توهین کردند. ولی نمی دونه که (خدا لعنتش کنه) به خودش هم میرسه.


 اعتراض من به هیچ عنوان  به حمله ایشان به احمدی نژاد و دولتش اعتراضی ندارم چون یکی از باعث و بانیان اصلی وضعیت بسیار بد اجتماعی، اقتصادی و قتل عام مردم احمدی نژاد و دولتش هستند ولی اعتراض من به این است که چطور یک آوازه خوان نوحه ای که خودش هم از آخور خامنه ای می خورد و هم از توبره احمدی نژاد حالا که ریاست جمهوری احمدی نژاد دارد تمام می شود یادش افتاده که وضع اقتصادی جامعه خیلی بحرانی است و پولی که از پاچه خواری و مداحی آدم هایی که حتی ایرانی نبودند و هیچ خدمتی به ایرانیان نکردند و هزار و خورده ای سال پیش کفن پوسانده اند را دوزار دوزار جمع می کند و از ضریح شان می کشد بیرون آنوقت با کمال وقاهت مردم نصیحت می کند که پول و طلا و دیگر مسائل مادی که کثافات دنیوی هستند!... اگر کثافات دنیوی هستند پس چرا خیابان به خیابان بت خانه امامزاده برای مردم باز کردید که توی ظریحش برایتان کثافت بریزند؟!...




۱۳۹۱ مهر ۱۱, سه‌شنبه

احساس حقارت بزرگیست!

احساس حقارت بزرگیست زمانی که فکر می کنی چطور برخی از هموطنانت به اسم آزادی خواه و یا روشنفکر... 

آزادی کشورشان را ازاین فرد طلب می کنند!!!
















































انبوهی از کفش های دور ریخته شده قربانیان اتاق های گاز-بازداشتگاه آشویتس




































Auschwitz - Heaps of Discarded Shoes
انبوهی از کفش های دور ریخته شده -بازداشتگاه آشویتس
پس از اینکه نازی ها بسیاری از زندانیان را به بازداشگاه آشویتس برکناو لهستان منتقل کردند، بعضی از زندانیان را برای اعدام 
در اتاق گاز انتخاب کردند و این افراد را به بهانه حمام بردن به اتاق های گاز بردند، و در موقع بردن آنان به اتاق های گاز به آنها 
شماره چوب لباسی لباسها و وسایل شخصی شان را می دادند و زمانی که قربانیان به خیال حمام گرفتن، برای حمام آماده می شدند 
به آنها گفته میشد که شماره وسایل شخصی  خود را به یاد داشته باشند تا بتوانند پس از حمام به راحتی وسایل خود 
را پیدا کنند، در عوض همه وسائل شخصی آنها اعم از لباس ها و کفش هایشان و...بعد از به قتل رساندن گروهی آنها در 
اتاق های گاز جمع آوری و دور انداخته می شد!، درست مثل انبوه این کفش ها!

After people arrived at Auschwitz-Birkenau, some were selected for death in the gas chamber. Those individuals were brought to showers which had numbered hooks for clothes. People about to shower, after a long journey in a crowded cattle car, were told to remember their clothes-hook number - so they could retrieve their personal items after the shower.

Instead, their personal items were rounded up, after what really happened in the Auschwitz showers, and
 discarded - like these heaps of shoes