صفحات

۱۳۹۵ آبان ۱۸, سه‌شنبه

مرا بیاویز به هوس به تب به بوسه ای آتشین بر لب...










































((بگذار در رختخواب تو ایمان بیاورم و کافر شوم))
((Let me in your bed, become a believer and become an infidel))
مرا بیاویز ,
به هستی ات
به خستگی ات
به برهنگی ات....
Hang me
to your existence
to your exhaustion
to your nakedness ....
مرا بیاویز ,
به رنج هایت
به زخم هایت
به دمل های چرکین عقده هایت ,
به زجر هایت ...
Hang me,
To your sufferings
To your Ulcers
To your festering boils of complex,
To your tortures ...
مرا بیاویز به هوس
به تب
به بوسه ای آتشین بر لب
Hang me to your desire
To fever
To the fiery kiss on the lips
مرا بیامیز به خلسه
به درد
به فراموشی
به مرگ !.
Hang me in to trance
To pain
To be forgotten
To death....
https://www.facebook.com/ShokoohBakhtiar/media_set?set=a.553353261346951.147381.100000168475079&type=3

Yeah!, start stoning me!... ...سنگی به طرف من بینداز









































Yeah!, start stoning me!...
...سنگی به طرف من بینداز 
از الفاظ روسپي هرجایی، هر آنچه که باشد، به من نسبت بده
شاید که روح انباشته از کینه و نفرتت آرام گیرد!...
و من تجاوز شده و خونین چون مریمی مقدس
حامله ام!....
به من شلاق بزن با تمامی توهین ها و تحقیرها...
با سوادی که هرگز در کلام تو دیده نشده،
سنگی به طرف من بینداز متلکی، طعنه ای...
من هنوز زنده ام و در زیر خروارها تحقیر و بی احترامی نفس می کشم
مرا خفه کن
چون من همفکر تو نیستم و تو از همین هراسانی!....
من زخمی و خون آلود با قلبی دریده از تمامی تجاوزها از الفاظ رکیک تو حامله ام
و زودتر از آنچه تصور کنی بازخواهم گشت و شعری خونین از من متولد خواهد شد...