صفحات

۱۳۹۰ اسفند ۲۷, شنبه

چرا به خاتمی رای دادم؟ و سه عکس از یک آفتاب پرست















 اول از همه مگه چند سالم بود?

 من هم مثل ندا که فقط برای مردم می خواست رای بده رای دادم.

چون همه التماس می کردند:(( فقط رای بده یک رای هم یک رای هست بگذار یک بار مردم به خامنه ای بفهمانند که ما هم هستیم ...))
و مهم تر از همه چشم های مهربان مادربزرگم بود که اصرار می کرد مادر جان ناطق نوری ۴ تا زن و چند صیغه دارد

و در مهمانی هایش قول آزاد کردن صیغه و چندهمسری را به مردان می دهد... از این بدبخت تر می شویم

خاتمی حداقل یک زن دارد...

احتمالا اگر ندا زنده بود و توانسته بود رای بده مثل من باید جواب پس می داد؟

در آنزمان یکی از بچه های کتابخانه  مفقود الاثر شده بود و به خانواده اش گفته بودند:

(( برو دنبال جنازه اش در رودخانه ها بگرد )) چون خامنه ای را مسخره کرده بود....

و همه دوستانم می گفتند چون خامنه ای را مسخره کرده بود... کشتنش

و حداقل کاری که می توانی انجام بدهی یک رای هست که بتوانی مخالفتت را به خامنه ای نشان بدهی

و من در ضمن در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم که رای دادن یک اجبار بود نه یک انتخاب

اولین باری که چیزی بر علیه نظام شنیدم از یک راننده تاکسی بود...و بعدش از  یکی از عمو هایم

ماهواره نداشتیم، اینترنت نبود و ما جوان هایی بودیم که سال ها بعد خانواده هایمان را بر علیه نظام و دین شوراندیم

در ضمن ما جوان ها فکر می کردیم اگر خاتمی نتواند کاری انجام بدهد حتما استعفا می دهد و مردم می ریزند توی خیابان و

اعتراضات شروع می شه و خیلی از بچه های ۱۸ تیر هم که کتک خوردند یا زندانی شدند جزو رای دهنده ها بودند...

و شما که در تاریکی ایستاده اید و نه اسمی نه پرونده ای نه نشانی نه عکسی؟،

در صورتی که من در برابر آماج تمام توهین ها و تحقیرها و تهدید به مرگ ها ایستاده ام

و حتی رای دادن خود را به میان می آورم تا تجربه من درسی برای دیگران باشد...

و سهراب اعرابی هم که در راه بدست آوردن حق رای اش کشته شده بود به موسوی رای داده بود،

ما وکیل و وصی مردم نیستیم که رای شان را کنترل کنیم وظیفه ما آگاهی دادن قبل از رای گیری هاست

و نه بازخواست بعدی؟...و  گرنه چه فرقی بین ما و یک دیکتاتور هست؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر