I became a beautiful woman!
When the acid was blowing in all the pathways of Tehran!
( تقدیم به آمنه بهرامی عزیز)
و من زنی زیبا شدم!..
زمانی که کیسه های سیاه را با جبر حکومت بر زنان می پوشاندند
و مردان چهار برده برای تجاوز و تحقیر به کنیزی می گرفتند
و روزمرگی خون شلاق و سنگسار توام با توهین جانوران گشت ارشاد
در خیابان ها و کوچه ها در جریان بود
و صدای ضجه دردآلود دخترکان باکره از تمای زندان ها در فغان!،
و قیمت یک زن تعیین شده!
و به کمتر از ارزش آلت تناسلی سمت چپ یک مرد تنزل یافت!!!...
و بی غیرتی و بی شرافتی چون بیماریی مخوف فراگیر شد...،
زمانی که به دینی اعتقاد داشتن و خدایی پرسدیدن اجباری شد
و پیوند محبت زنان و مردان را اجبار طالبان از هم تفکیک کرد...
و عقده های جنسی دهشتناک جامعه ای مذهبی
چون دملی چرکین در گوشه گوشه کشورم سر گشود...
من!، زنی زیبا شدم!..
زمانی که اسید در تمامی گذرگاه های تهران وزیدن گرفت
و چشم های دریده عابران
شهوت هم آغوشی با مرا در مشت های پر حسرتشان می فشرد
من!، زنی زیبا شدم!...
و در دردناک ترین خاطره تلخ ترین روز زندگی ام!
نامردی پست تر از تمامی شیاطین مرا با اسید سوزاند!!!
و من!...،
چو اسطوره ای ققنوس وار برای دفاع از حقوق زنان در خاطره تاریخ...
دوباره زاده شدم!
(شکوه بختیاری)
۱:۱۰ ۷/۱۷/۲۰۱۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر