دختران فراری،
پرندگان زخمی مهاجرند
از خانه ای به خانه ای دیگر
در آرزوی خوشبختی
و نیم ساعت خواب
بدون تجاوز و یا سکس اجباری
و نامردانی که روسپیشان خواندند و دشنامشان دادند،
و هم زمان سینه های درشت و نورسیده شان را با خشم و نفرت فشردند
و چون شخصیتی کثیف و مچاله در زخم های عمیقشان فرو رفتند!.
می دانستند که تنها تفاوت دختران فراری با خواهرانشان،
خرج پرده بکارت بود
و خانواده ای که پس از تجاوز،
دوباره پناهشان دهد!....
آه...دختران فراری!
خواهران همه ما
و خواهران ایران بودند!
(شکوه بختیاری )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر