۱۳۹۳ مهر ۲۸, دوشنبه

اسیدپاشان لطفن اسید را روی آلت تناسلی خودشان بریزند و مردم ایران را راحت کنند....














سربازان گمنام اسید پاش امام زمان و خامنه ای عضو  بسیج و سپاه و گروه انصار الله اصفهان, لطفن اسید ها را روی مغز پوک پر از فتواهای مملو از جهل و جنایت و آلت تناسلی پر از عقدهای جنسی و معتقد به مذهبتان بریزید  و جان و ناموس مردم ایران را آزاد بگذارید.

این دنیا را به ما واگذار کنید و به بهشت جاوید و حوریان ٧٠ متری خود در بهشت بپیوندید. ما از ذهن متعفن و پر از شرارت شما از دین و آیین شما متنفریم.  شما منفورترین  شیاطین همه قرون به پیامبران و امامانتان بپیوندید و جهان را از جنایات و توحشتان پاک کنید.


۱۳۹۳ مهر ۲۴, پنجشنبه

((ترانه ای برای فردا ))




























((ترانه ای برای فردا ))

 آغوش گشوده ام بر رنج هایت
و همخوابه ام با دردهایت

دستت را، نبضت را، ایمانت را به من بده هموطن

تکرار کن این سرود پر غرور
این شباهنگ پیر پر سرور را...

: "من در زندگی شکست خورده ام,
اما هرگز تسلیم نشده ام...."

فریاد کن هموطن:
من گرچه تهی دست بوده ام
و در نگاه بی وطنان تحقیر شده ام
اما هرگز!، تسلیم نشده ام....

بگذار بشکنیم سکوت سنگین کوچه ها را با طنین سترگ نعره ها
فریاد بزن با من:

اگرچه در خیابان ها توهین شنیده ام
و در تظاهرات ها کتک خورده ام
و در شکنجه گاه ها شکنجه شده ام
اما هرگز...،
تسلیم نشده ام!...

دستت را به من بده, قلبت را
و بازوانت را چون حلقه های مستحکم زنجیر
در آغوش گرم بازوانم بگیر....

بگذار فراگیریم پر غرور پر خروش
چون خونی تپنده
در شریان های مرده

طغیان کن، نهراس هم میهن، بیندیش؛...

من شاید روزی بر طناب داری بوسه زده ام
یا شاید فریاد برآورده ام آزادی و با گلوله ای کشته شده ام
اما هرگز،هرگز، تسلیم نشده ام!...

با من فریاد کن عصیان کن بخوان؛
ما به کودکان فردا می اندیشیم و به گیسوان آزاد زنان
در آغوش باد و آسمان

و بوسه های پر مهر خورشید و فریاد شاد هم وطنان
در فردای آزادی ایران و رقص های پر شور ایل و تبارمان
بر مزارمان!...

فریاد کن هموطن با من در آخرین لحظه
در انتهای پرشکوه مرگ و درگذشتمان

بخوان: من گرچه در زندگی شکست خورده ام
اما هرگز، هرگز، هرگز...،
تسلیم نشده ام!...

(شکوه بختیاری)