و شما ایمان نیاوردید و بر ما شوریدید
ما مادرانی پاک همسرانی لایق
و دوستانی دلنشین بودیم،
و شما جز عربده کشانی متجاوزگر
و دعا خوانانی تازیانه به دست بر ما نبوده اید!!!،
ما را نهرسانید
ما را نهرسانید
ما از هجوم تازیانه های مذاهب شما هراسان نیستیم!
ما را نهرسانید که ما مادرانمان را تازیانه خورده بر دار دیده ایم...
و شما بر شهوترانی خود، گیسوان ما را پوشانده اید
و ما را در کیسه های سیاه و آبی محبوس کرده اید!...
و چگونه عضوی که بر شرمینه گاه دارید
بر شما برتری داده است?
و آیا برتری از گل زنبقی نبود که از آن روئیدید
و آرامش و امنیت را در آن جستجو کردید؟....
هان، اینک در پناه ستم ایستاده اید
و کودکان نیمه برهنه گرسنه در زاغه نشینها گریانند
و بی وطنان
بر ضریح اجساد پوسیده،
محبت گدایی می کنند!
و شهوت رانان ریسمانی به سر آویخته و کشتزارها از دارها برافراشته اند
و حرمسراها ساخته اند و زنان به بردگی برده اند
و دخترکان نابالغ را به هرزگی مردی پیر می بخشند!!!.
قسم به زمانی که با رنج ما، پای به جهان گشودید
و قسم به خونی که از صورت شما شستیم
و قسم به بند نافی که از ما بیرون کشیدید
که ما برهنه و رها به جهان آمدیم!...
و قسم به پیکر پاک زنانی که تا ابد چون حقیقتی زنده
بر دارهای جهل شما در اهتزازاند
و قسم به زجه های خون آلود میادین سنگسار ها و شلاق ها...،
که حلقه های داری که بر گردنم آویزید
در راه آزادی
از زینت آلات تمامی جهان زینت بخش تر است
و صدای شکسته شدن استخوان هایم در زیر باران بی امان سنگ هایتان
دلنشین تر از شیهه کریه شمایان است!
نه!..، هرگز! مرا رغبتی با شما نبوده است
هان، ای بدنام ترین شکنجه گران تاریخ
که کودکان بی پناهتان را نقص عضو می کنید
و بوی تعفن سنت هایتان جهانی را آلوده کرده است...
شما محکومید
محکومید
محکومید و عذاب شما این است که هرگز زنی شما را با مهر نخواهد بوسید
و خیل بردگان حرمتان، هرگز!
شما را با عشق در آغوش نخواهند فشرد
و هرگز نامی به نیکی از شما یاد نخواهد شد
و شما منفور و عبوس و بی عشق
در تعفن افکار پوچ و پلیدتان
چون لاشه ای متعفن خواهید پوسید
و شما هرگز لذت طراوتی را،
که زنی پاکدامن به وجود مردی که بر او ایمان آورده است و او را پاس داشته
احساس نخواهید کرد
و در میان زنان صیغه ای باکره
و بوی سفلیس و عرق و خون، غوطه ور خواهید بود...
و کودکانتان با لباس های شخصی،
در پادگان های سپاه و بسیج
چونان خشمی،
که در لحظهء تجاوز
به نام تمکین
بر زنانتان روا داشته اید
سرگردان خواهند بود...
و چون موجودی حقیر، بیهودگی عبث شما را تکرار خواهند کرد....
و ما مادران عزادار
که کودکانمان را در زمین کاشته اید
سرودهای حماسی در پارک ها خواهیم سرود
و زمین که جایگاه رستن و شکفتن است،
بر خود خواهد لرزید!
و روزی دوباره کبوترهایش را پیدا خواهد کرد
و در آنزمان کرور کرور گندم در کشتزارها خواهند روئید
و شاخه های جستجوگر پیچک به قعر هولناک ترین سلول های انفرادی رسوخ خواهند کرد
و دانشجویان شکنجه شده به دانشگاه ها باز خواهند گشت
و در سپیده دمان، در مسیر کارخانه ها و کارگاهها
صدای سوت قطار ها و هلهله عابران
با زمزمهء سرودهای
عاشقانه کارگران خواهد آمیخت....
و هیچ هواپیمایی از آسمان بزرگ ایران نخواهد لغزید
و هرگز هیچکس به خاطر مذهبی که نداشته است،
مواخذه نخواهد شد!
و بی وطنان محبت فروش
به وطن باز خواهند گشت
و عشق را در زاغه نشین ها گدایی خواهند کرد...
و وزش بادهای خنیاگری، که از گیسوان زنان دریغ داشتید،
دستارهای کثیف بر سر بسته شما را
به زمین خواهد افکند
و در آنزمان دخترکان و پسرکان عاشق در خیابان ها خواهند رقصید
و این بشارتی است که امروز بر شما گفتیم و حجت تمام کردیم
و بر شماست که بر ما ایمان آرید
و شرافت و حرمتمان پاس دارید
که رستاخیز زمین و حسابرسی اعمال شما نزدیک است،
و ما زنان!،
خداوندگار زمین ایم!.
شکوه بختیاری
۸ مارچ ۲۰۱۲
شان نزول این سوره خطاب به:
مجلس برده داران، قاتلین و متجاوزین بیت رهبری که حکم برده داری دیگری به احکام شرم آور دوران حکومت قرون وسطایی اش افزود،
این سوره مخصوصا خطاب به علی مطهری که روی هرچی برده دار بی شرافت بوده را سفید کرده، نازل شده.
http://www.dw.de/dw/article/0,,15789323,00.html
آیه های زمینی، فروغ فرخزاد
هرگز مرا با شما رغبتی نبوده است، فکر کنم از احمد شاملو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر