۱۳۹۳ فروردین ۳۱, یکشنبه

به من بگو هموطن,چگونه چنین حقیر شدیم؟!






















((چگونه چنین حقیر شدیم !))

چون مردگانی متحرک جاری در رگ های تفدیده خیابان
کتک خوردیم و سر خم کردیم .
چون  گوری پیشانی شکسته
دراز به دراز خوابیدیم در تار و پود حوادث
و هرانزمان که سر برداشتیم با هجوم وحشیانه  آدم خواران,
شکستی تاثر انگیز خوردیم!.

از سربازها گشت ارشاد ها و لباس شخصی ها در گذرگاه ها ناسزاها  شنیدیم
و زنانی که در هوای گرم تابستان کفن پوش چادر سیاه متعفنی بودند
عقده های مذهبی صیغه ها و چند همسری مردان و پدرانشان را
به شادابی و آزادگی ما پرتاب کردند!.

و انگشت های تناسلی مرد انی مریض
در کوچه بازار ها, حرمت ران های  کودکان و زنانمان را دریدند!!!

و چگونه پیش از سپیده دم, در میدان ها چون ارواحی خبیث ایستادیم  و در درد آلود ترین لحظات  جان کندن هموطنانمان...,
با موبایل ها,  خودارضایی کردیم!....

به من بگو هموطن, چگونه چنین حقیر شدیم؟!

(شکوه بختیاری)

هیچ نظری موجود نیست: