۱۳۹۱ دی ۲۵, دوشنبه

اراذل و اوباش ایران، خالکوبی “ارنستو چه گوارا” بر بدن دارند!




 بسیار ساده لوحانه است که حکومت اسلامی با نشان دادن خالکوبی و زخم های بدن افراد دستگیر شده سعی در توجیه جرم متهمین دارد. خالکوبی و زخم های متعدد بر بدن یک انسان به عنوان مدرک و دلیل برای اثبات اراذل و اوباش بودن آن فرد نیست. خالکوبی یک امر شخصیست و به پلیس و نیروی انتظامی ارتباطی ندارد. بدن زخمی یک فرد می تواند شامل بدن زندانیان شکنجه شده توسط همان شکنجه گران حکومتی در لباس پلیس و یا به دلیل اختلال روانی خودزنی فرد دستگیر شده باشد.

چنانچه در مقاله پیشین اشاره شده. وظیفه اصلی پلیس برقراری نظم و امنیت و آرامش برای “همه مردم” است. "همه مردم” شامل مخالفین، متهمین و حتی جنایت کاران نیز می باشند، به خصوص که پلیس و نیروی انتظامی بیشتر با همین افراد سرکار خواهند داشت. نه افرادی که موافق سیاست های حکومتی باشند یا هرگز خلافی انجام نداده باشند.

پیگیری حقایق در رسیدگی قانونی به جرم متهمین و خلاف کاران، بدیهی ترین و اولین گام در راه اجرای یک پرونده قضایی است. بدست آوردن مدارک قانونی و مستند تنها راه اثبات جرم یک متهم می باشد. همه انسان ها حتی متهمین تا زمانی که جرم آنها از راههای قانونی و رعایت حقوق انسانی تایید نشده، بی گناه محسوب می شوند.

 
یک مجرم,  یک عضو بیمار از جامعه انسانی است. منشاء بوجود آمدن مجرمین در جامعه، در بسیاری از موارد ظلم و ستم سردمداران حکومتی و قوانین غیر عادلانه می باشد. متهمین و حتی مجرمین و جنایت کاران نیز دارای حقوق انسانی هستند. خلاف کاران در صورت اثبات جرم شان  از سیاره ای دیگر نیآمده اند بلکه آنها نیز فرزندان همین جامعه هستند. اراذل و اوباش در ایران بیشتر همان بچه های گرسنه محله های فقیر نشین هستند. شاید اگر حق این بچه ها در کودکی یا بزرگسالی بوسیله آقا زاده ها یا ملا ها  دزدیده نمیشد، امروز در کارخانه ای مشغول به کار بودند. شاید اگر برای مزدوران حکومت اسلامی سهمیه های بیشمار کنکور موجود نبود. این خلاف کاران زمان حال در گذشته می توانستند به درستی به دانشگاه  روند و فرد مفیدی برای جامعه خود باشند.

همه ارگان های انتظامی و قضایی باید سعی در آموزش و تربیت مجرمین برای بازگشت به آغوش جامعه داشته باشند. نه چون شکنجه گران نیروی به اصطلاح پلیس و انتظامی، به خیابان گردی و تحقیر متهمین و ترویج خشونت و نفرت در جامعه بپردازند. رعایت حقوق قانونی متهمین و مجرمین برای تاثیر مثبت در ذهن و زایل نشدن حقوق انسانی شان الزامی است.



نتایج رعایت حقوق مجرمین
 
بزرگترین معلمان اصلاحات در بزهکاران و خلاف کاران یک جامعه. مجرمین سابق اصلاح شده هستند. چه بسیار سخنرانی ها و کتاب ها که از افرادی که سال ها زندگی خود را در زندان ها گذرانده اند منتشر شده. مجرمین سابقی که با رعایت قوانین حقوق بشری به زندان رفته اند. پس از گذراندن دوران محکومیت خود به آغوش جامعه باز گشته و خود به افرادی موفق و مورد احترام تبدیل شده اند. معلمان حقیقی جوامع؛ دانشمندان، روشنفکران، هنرمندان و حتی مجرمین اصلاح شده هستند.

خلاف کاران سابق و شهروندان موفق امروزی، قهرمانانی اند که حتی با اعمال ناپسند و گذشته سیاه و شرایط دشوار خود به مبارزه پرداخته اند. اصلاح و موفقیت چنین افرادی، شهادت فردایی بهتر برای همه اقشار جامعه است. مهمترین نتیجه رعایت حقوق مجرمین، متهمین و حتی جنایت کاران،  ترویج امید و اعتماد به سیستم قضایی و اجرایی یک حکومت است. این امید و اعتماد، پایین آمدن درصد جرم و جنایت، جامعه ای موفق تر و سالم تر با امنیت و سلامت روانی بیشتر و احترام جهانی برای سیستم حکومتی آن کشور را در بر خواهد داشت.

مبارزین یا متهمین؟

پرونده سازی برای معترضین و مخالفین، در حکومت های مذهبی و دیکتاتوری امری بسیار رایج است. حقیقت امر این است که؛ جرم یا اتهام بسیاری از دستگیرشدگان توسط حکومت اسلامی، ساختگی و برای ساکت کردن یا از میان برداشتن این افراد تعبیه شده. به تصور حاکمان مستبد، پرونده سازی، شکنجه ها و تحقیر و خیابانگردی متهمین، هراس و سکوت و جلوگیری از هرگونه مخالفت و یا ایستادگی در برابر ظلم حکومتی را در بر خواهد داشت. اما حقیقت امر این است که هیچ قدرتی توان متوقف کردن میلیون ها انسان ستمدیده خشمگین را در خیابان نخواهد داشت. این واقعیتیست که حاکمان ستمگر در اوج شهوت قدرت فراموش می کنند. درست مانند حاکمان گذشته که در آخرین لحظات سقوط، ناگهان خطر نارضایتی سیل عظیم مردم را احساس کردند.




آیا خالکوبی کردن جرم است؟

داشتن خالکوبی دلیل بر اراذل و اوباش بودن نیست. خالکوبی بیان عریان آرزوها، عواطف و گاه رنج ها و اعتقادات یک انسان بر پوست عریان بدن اوست. یک انسان مالک بدن خود است و تازمانی که به حقوق فرد دیگری تعدی نکرده است، می تواند هر آنچه از نقوش و حروف می خواهد بر بدن خود حک کند، گرچه نگارنده  به هیچ  روی علاقه ای به خالکوبی ندارد. اما علاقه نداشتن یا متنفر بودن نسبت به عمل خالکوبی، ذره ای از احترام و ارزش انسانی افراد دارای خالکوبی و علاقمند به داشتن آن، نمی کاهد. بسیاری از افراد دارای خالکوبی، انسان های صادق تری نسبت به بقیه مردم جامعه هستند. آنها احساسات روحی خود را در برابر جامعه به نمایش می گذارند. برعکس بسیاری از مذهبیون و ملاها که نفرت و شقاوت و رذالت خود را در زیر لباس های گوناگون پنهان می کنند







در کتاب "پرشیا، از مبدا تا اسکندر کبیر"، R.Girshmanbh، چاپ سال ۱۹۶۴ در صفحه ۳۶۶، قدمت تاریخی خالکوبی در ایران به تندیسه‌های یافت شده در پازیریک و لرستان از دوره هخامنشیان بازمی گردد. پس خالکوبی بنا به گفته حکومت اسلامی متعلق به اراذل و اوباش یا دست آورد تهاجم به اصطلاح فرهنگی نیست. بلکه بیان احساسات فردی به روش ایران باستان می باشد. به طور مثال در مثنوی معنوی. مولوی بلخی. رینولد نیکلسون. انتشارات مولی. چاپ سال ۱۳۶۳ تهران داستان پهلوان قزوینی (شیر بی یال و دم) به عمل خالکوبی با عنوان کبودی زدن اشاره می‌کند. 


خالکوبی ارنست چه گوارا 

در میان افراد دستگیر شده، فردی با خالکوبی ارنست چه گوارا، مبارز آرژانتینی انقلاب کلمبیا دیده می شود. هر بیننده ای با دیدن این عکس می تواند تشخیص دهد، که این فرد دارای افکار انقلابی و آزادی خواهانه بوده است. وجود چنین فردی در گروهی که اراذل و اوباش خوانده می شوند، بسیار بعید و غیر واقعی به نظر می رسد. حتی اگر این فرد جرمی مرتکب شده باشد، باید عواملی که روح انقلابی و آزادی خواه او را به سراشیب سقوط رهنمون کرده اند، مورد بررسی و بازخواست قرار داده شوند.


خالکوبی تاج سلطنتی

یکی دیگر از جوانان دستگیر شده خالکوبی تاج سلطنتی در سمت چپ قفسه سینه خود حک کرده است. این خالکوبی نشان از علاقه این فرد به حکومت پادشاهی دارد. آیا بازداشت این فرد به دلیل همین علاقه شخصی بوده یا به راستی این فرد جرمی مرتکب شده است؟!.





خودزنی یک اختلال روانیست

لازم نیست که شما یک کارگاه زبده پلیس باشید که با دیدن بدن شرحه شرحه بسیاری از این افراد به حقیقت اتهام شان مشکوک شوید. بدن بیشتر افراد دستگیر شده، بیشتر به زندانیان شکنجه شده شباهت دارد و یا افراد دارای ناهنجاریهای روانی و خود زنی شبیه می باشد. 



















خودزنی یا Self-Injury یک رفتار عمدی برای آسیب رساندن به خود فرد است. اعتیاد به خودزنی در بسیاری از موارد شامل افرادیست که اذعان می کنند؛
قادر به بیان احساسات دردناک خود با کلمات نیستند. و با خودزنی سعی در بیان آن دارند. خودزنی در تفکر این افراد نشان دهنده ی کنترل آنها بر بدن خود است. زمانی که قادر به کنترل چیز دیگری در اطراف خود نیستند. آنها احساس درد کردن را بهتر از بی احساسی میشمرند، و در ذهن خود بعد از خودزنی احساس آرامش می کنند. چون تصور می کنند دردهای عاطفی در دردهای فیزیکی آنان حل می شوند. این اختلال و ناهنجاری شدید روحی نیاز به درمان دارد. نه تحقیر و توهین و خیابان گردانی پلیسی که وظیفه حفظ حقوق و امنیت آنان را بر عهده دارد!..


















سر پر از جای قمه یکی از دستگیر شده گان، مشخصا به عزاداران قمه زنی عزاداری حسین شبیه است. بسیاری از خود زنان یا  افرادی با روحیه مازوخیستی و سادیستی در عزاداری ها سنتی و قرون وسطایی، چون زنجیر زنی و قمه زنی شرکت می کنند. این افراد به درمان های روانپزشکی نیازمند هستند و نه مراسم و تقویمی مملو از عزاداری های مذهبی و نیروی انتظامی و پلیسی مهاجم و بیرحم.



اعتراضات غیر منطقی به رعایت حقوق مجرمین

نظرات بسیار کلیشه ای و غیر منطقی در مخالفت با رعایت حقوق انسانی متهمین یا مجرمین بدین صورت بیان می شود که؛ ادعای روشنفکری در نیاورید یا اگر در حق تو و یا افراد خانواده تو تجاوز و خشونت و قتل روا داشته بودند، چه می کردی؟ و یا... جواب چنین سوالاتی بدین صورت است که؛ هر انسانی با روحیه و روان عادی از خشونت به هر طریقی و به هر نحوی با انسان دیگری مخالف است. همانطور که مقاله قبلی اشاره شده، روشنفکر تنها یک صفت است که در بسیاری از مواقع حتی به اشتباه به بسیاری از مذهبیون داده شده است. اعمال یک فرد نشان از حقیقت ذاتی او دارد و نه ادعاهای او. 

اصل وجود پلیس و نیروی انتظامی برای جلوگیری از انتقام های شخصی و برقراری قانون و نظم در جامعه بوده است. حتی در کشورهای پیشرفته جهان اگر یکی از افراد پلیس یا نیروی انتظامی و یا حتی خانواده های آنها با یکی از متهمین درگیر یا به او مظنون باشند. آن پرونده از آنان گرفته می شود و از رسیدن هرگونه خبر و اطلاعی به آن فرد جلوگیری می شود. پس بدین ترتیب سیر قانونی یک پرونده بدون انتقام گیری های شخصی و خونریزی و اشتباهات احتمالی دنبال خواهد شد، نه شکنجه خیابانی با کشیدن موی افراد و کتک زدن آنها و رواج  تحقیر و توحّش و نفرت و خشونت.


معرفی اراذل و اوباش

اراذل و اوباش حقیقی افرادی هستند که هرگونه اعتراض و مخالفت مردمی را به شدید ترین وجه سرکوب می کنند. با اسلحه، چاقو، قمه و زنجیر به مردم معترض و آزادی خواه حمله می برند و جوانان را در زیر چرخ های ماشین نیروی انتظامی له می کنند. سردمداران و سرسپردگان حکومت اسلامی اراذل و اوباش واقعی و ترویج دهنده این نابسامانی اجتماعی و رفتاری هستند.

















از آنچه گذشت

یک متهم تا زمان اثبات جرمش با روش های قانونی و حقوق بشری تنها یک متهم است و نه مجرم. و یک مجرم حتی با اثبات جرمش یک انسان و دارای حقوق انسانی محسوب می شود. همه ارکان سیستم قضایی، اجرایی و قانونگذاری یک کشور وظیفه دارند، در ضمن اجرای حکم متناسب با جرم یک مجرم. تمام قدرت و تلاش خود را در بازگرداندن این فرد خاطی پس از تمام شدن دوران محکومیتش به جامعه به کار گیرند. یک فرد خاطی از دل جامعه ای بیمار متولد شده و آن جامعه و سیستم حکومتی آن در مقابل او مسئول می باشند. خشونت پلیس یکی از بزرگترین و مخرب ترین عوامل اجتماعی/ روانی یک جامعه است. 

افرادی که به نام قانون اسلامی الله، در کوچه و خیابان یا زندان ها به تحقیر، کتک زدن، شکنجه، شلاق و اعدام انسان ها می پردازند. خدای خود، دین خود و سیستم حکومتی خود را پست و بی ارزش، غیر انسانی و وحشی در چشم جهانیان به تصویر می کشند.  سلامت پلیس یک جامعه نشان از سلامت و امنیت فرد فرد آن جامعه است. شکنجه گرانی که نقاب بر صورت دارند و رعب و وحشت در بین مردم را دامن می زنند. آتش انقلابی مهیب در زیر خاکستر بی کران مردمی به ظاهر تماشاگر افروخته اند، که زمانی همه هستی اقتدار پوشالیشان را فرا خواهد گرفت.  این شکنجه گران به این امر واقف اند زیرا که حتی از نشان دادن صورت خود وحشت دارند.



آخرین کلام به افرادی است که شکنجه و تحقیر این افراد را سزاوار می دانند!. باید گفت؛ شما که این خشونت و اعمال وحشیانه را روا می دانید آیا هرگز اندیشیده اید که  همین اعمال غیر انسانی بر شما و فرزندان شما در آینده ای نه چندان دور به اتهام هایی  واهی روا شود؟!. کمی بیندیشید، چگونه یک انسان معمولی می تواند چنین بیرحمانه در لباس نیروی انتظامی به شکنجه متهمین یا مجرمین بپردازد و خود جنایت کاری مخوف و سنگدل در پس نقاب سیاه حکومتی مذهبی نباشد


۱ نظر:

ناشناس گفت...

goh nakhor lotfan! ruye surate yaru jaye chaghu ro nemibini??? kasi ke hamchin khati ru suratesh dare ruhie enghelabi dare??? hatman in khat dar dargiri ba naziha dar jange jahani dovom ru suratesh oftade!taraf ru badanesh ja ghame ast kolan bad migi alaghe be hokomate shahanshahi dare??? kam cosesher bego lotfan