برای پدربزرگ و مادربزرگ که هنوز کاروان های اجساد شهدا را
چشم انتظارند!...
((برادارن خفته!))
دست یا سر؟!
قطار تابوت تا دوردست
صلیب بر دوش می کشند
زنان و دخترکان...
پاره پاره ها چند بریده انگشت!
استخوان های پوسیده...
دست یا سر؟!
سوغات از دیار فراموش شده!
قطار تابوت تا دوردست
برادران خفته!...،
چنگ انداخته بر تابوت
انگشتان ظریف و سپید زن؛
" دست یا سر؟!"
(شکوه بختیاری)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر