۱۳۹۳ مرداد ۹, پنجشنبه

((شعری برای شوالیه های گروه فمن!))






















آه بنگر، که چگونه
قرن ها از اسطوره مردان غیور گذشته است
و شوالیه های امروزی زنانی برهنه اند که تاجی از گل بر سردارند
و از قعر تعصب، فاشیست و دیکتاتوری روییده اند 
و هرگز سر فرود نیاورده اند

بنگر که چگونه سپرشان
نه کلاه خود و نیزه
که پوست ظریف و برهنه و سینه های پر از خشم و اعتراضشان زره است
آنزمان که با مشت های گره کرده
رعد آسا فریاد بر می آورند
حقوق لگد مال شده خواهران و برادران شان را

و سپس فاشیست ها، دیکتاتورها و مذهبیون
چون گاومیش های زخمی و درنده
به شوالیه های برهنه هجوم می آورند...
و فضا پر از بوی خون و پوست دریده زنان می شود

اما، اما..
خاطر رهگذران و جهان
پر از تصاویر شیر زنانیست که برهنه جنگیده اند
و هرگز هرگز هرگز،
پیکرشان را 

به ادیان و سیاستمدارن
نبخشیده اند!...


(شکوه بختیاری )

هیچ نظری موجود نیست: