دیدار دیپلمات برجسته آمریکایی به بهانه اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد از ایران!
معرفی دیپلمات برجسته آمریکایی که با سران حکومت اسلامی ملاقات کرد و بررسی اهداف احتمالی این دیدار
جفری.د. فلتمن در سال ۱۹۵۹ در گرین ویل , اوهایو امریکا به دنیا آمد او یهودی تبار است با تجربه ۲۶ سال کار سیاسی در کشورهای مختلف خاور نزدیک که اکنون معاون دبیر کل سازمان ملل در امور سیاسی و به عنوان رئیس گروه امور سیاسی سازمان ملل متحد نظارت بر تلاش های دیپلماتیک سازمان ملل متحد برای جلوگیری و کاهش درگیری ها در سراسر جهان است.
در روز دوشنبه ۱۱ ماه ژوئن سال جاری در مقر سازمان ملل اعلام شد که بان کی مون دبیر سازمان ملل ، جفری فلتمن Jeffrey Feltman دیپلمات آمریکائی را که تا هفته پیش به عنوان دستیار وزیر امورخارجه آمریکا در امور خاورمیانه مشغول به کاربود ، به عنوان مدیر سیاسی UN Political Chief سازمان ملل متحد منصوب کرده است
روزنامه اسرائیلی هاآرتص چند روز قبل از انتساب او به سمت معاون دبیر کل سازمان ملل در امور سیاسی گزارش داده بود که علت استعفای جفری فلتمن از پست دستیاری وزیر امورخارجه آمریکا،انتساب به پست سیاسی مهمی در سازمان ملل متحد است همچنین سایت خبری http://mondoweiss.net/۲۰۱۲/۰۵/resume-builders-be-a-broken-record-on-iran-cheer-authoritarians-in-gulf.html
در ۲۷ ماه می یعنی حدود ۱۵ روز قبل از انتصاب فلتمن، طی گزارشی به قلم Philip Weiss آورده بود که قرار است فلتمن پست مهمی را در سازمان ملل متحد بر عهده بگیرد این موضوع نشان دهنده آن است که هم آهنگی ها بین آمریکا و سازمان ملل متحد در خصوص این جا به جائی قبلاً انجام گرفته بوده است
او پیش از پیوستن به سازمان ملل متحد به عنوان معاون وزیر امور خارجه در امور خاور مشغول به کار بوده، فلتمن از ماه اوت ۲۰۰۹ تا ژوئن ۲۰۱۲ خدمت کرده با رتبه مقام شغلی به عنوان وزیر
او پیش از این از جولای ۲۰۰۴ تا ژانویه ۲۰۰۸ سفیر ایالات متحده به لبنان بوده
قبل از به مقام سفیر آمریکا در لبنان درآمدن، فلتمن داوطلب برای خدمت در مقام ائتلاف موقت در اربیل عراق شد از ژانویه تا آوریل ۲۰۰۴ و قبل از شروع به کار خود در عراق، او را در کنسولگری آمریکا در بیت المقدس مشغول به کار بوده، جایی که او برای اولین بار به عنوان معاون خدمت کرده است (اوت ۲۰۰۱ تا نوامبر ۲۰۰۲) و پس از آن به عنوان مدير اصلی به اقدام پرداخته (نوامبر سال ۲۰۰۲ تا دسامبر ۲۰۰۳ )
او در سال ۱۹۸۶ به وزارت امور خارجه ایالات متحده پیوست و اولین تور خدمت خود را به عنوان افسر کنسولی در پورت پرنس، هائیتی به انجام رسانید. او بیشتراین زمان کاری خود را صرف معامله با شرق اروپا و خاور نزدیک کرده است است. او در سفارت تل آویو به عنوان دستیار ویژه سفیر مارتین ایندیک در مسائل مربوط به فرآیند صلح (۲۰۰۰ -۲۰۰۱) خدمت کرده است. قبل از آن، از ۱۹۹۸ -۲۰۰۰ ، فلتمن به عنوان رئیس بخش سیاسی و اقتصادی در سفارت آمریکا در تونس مشغول به کار بوده. او در سفارت آمریکا در تل آویو از سال ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸ خدمت کرده است و مسئول پوشش دادن مسائل اقتصادی در نوار غزه بوده.
فلتمن زبان عربی را در دانشگاه اردن در امان از سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۵ آموخت و از سال ۱۹۹۱ تا سال ۱۹۹۳، فلتمن خدمت در دفتر معاون وزیر امور خارجه، لارنس ایگلبرگر ، به عنوان دستیار ویژه با تمرکز بر هماهنگی کمک های آمریکا به اروپای شرقی و مرکزی است. او به عنوان یک افسر اقتصادی در سفارت آمریکا در مجارستان از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱ خدمت کرده است.
او به زبان های عربی، فرانسه و مجارستان صحبت می کند و مدرک کارشناسی خود را در تاریخ و هنرهای زیبا از دانشگاه ایالتی بال در ایالت ایندیانا در سال ۱۹۸۱ دریافت کرد و مدرک کارشناسی ارشد خود را در حقوق و دیپلماسی از دانشکده حقوق و دیپلماسی دانشگاه تافتز فلچر در سال ۱۹۸۳ اخذ نموده
گزارش های مفصل او به طور گسترده ای در واشنگتن مورد استقبال سیاستمداران و بسیار مورد توجه مقامات ارشد و تحلیلگران سیاسی برای بررسی کیفیت روایت و بینش آنها در مورد مسائل قرار می گیرد
به گزارش جاشوا لندس کارشناس شرق میانه (خاورمیانه) در ماه مارس سال ۲۰۰۷ "فلتمن غیر معمول ترین دیدارها را به طور طبقه بندی شده با وزیر امور خارجه خانم کاندولیزا رایس داشت به این ترتیب که او به طور هفتگی یک کنفرانس ویدئویی با خانم رایس انجام می داد که غیر از این دو نفر تنها سفیر امریکا در عراق می توانست به برگزاری این کنفرانس های دونفره دسترسی داشته باشد.
در سخنرانی پس از عملیات اسرائیل در لبنان در سال ۲۰۰۶، دبیر کل حزب الله، حسن نصرالله، دولت فواد سینیوره در لبنان را به دلیل نفوذ بسیار زیاد فلتمن در طول ماموریت خود در لبنان بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ بر جریان امور لبنان به عنوان "دولت فلتمن" خواند نصرالله تاکید کرد آنچه که حزب الله را می بیند به عنوان تاثیر عمیق فلتمن درتصمیمات دولت لبنان است.
عنوان "دولت فلتمن" از آن زمان به بعد به طور گسترده ای در میان چندین احزاب مخالف دولت سینیوره در لبنان استفاده شده و به صورت اصطلاحی در ادبیات سیاسی خاورمیانه باقی مانده.
جفری فلتمن نقش اهرم مستقیم فشار بر دولت نجیب میقاتی در لبنان و همچنین خواستار سرنگونی بشار اسد در سوریه است در این قسمت برای آشنایی بیشتر با افکار و ایده های سیاسی او بخش مهمی از گفتوگوی فاش شده اش در زمان جنگ در زمان جنگ ۳۳ روزه لبنان و اسرائیل که او سمت معاون هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا و سفیر سابق این کشور در لبنان را برعهده داشت با جمعی از سران ۱۴ مارس از جمله فؤاد سنیوره نخستوزیر اسبق لبنان متذکر می شوم
به گزارش فارس روزنامه الاخبار لبنان بخش مهمی از گفتوگوی جفری فلتمن بدین شرح است :
معاون وزیر خارجه آمریکا دیدار را با سخن از بحران سوریه آغاز میکند او خیلی مشتاق بود که موضع کشورش را تشریح کند. فلتمن گفت: ما اصلا به عملیات نظامی در سوریه تمایل نداریم. معتقد نیستیم که اقدام نظامی عاقلانه باشد. زیرا این کار به سود رژیم سوریه است. کما اینکه به سود ایران نیز هست و دو طرف ما را به زمین درگیری خود میکشانند. اما فراهم کردن کمک برای سوریها (یعنی مخالفان مسلح) موضوع دیگری است چه از طریق کمکهای بشردوستانه چه از طریق تجهیزات غیرنظامی، نمیدانم. اما باید در تعیین مسئله تجهیزات غیرنظامی انعطافپذیر باشیم. باید برای متقاعد کردن کشورهایی که ممکن است بر رژیم سوریه و بر ایران فشار وارد کنند بیشتر تمرکز کنیم همچنین بر روسیه و چین و دیگران …
بنابر این بررسی کوتاه از بیوگرافی آقای جفری فلتمن، دیپلمات بسیار برجسته که مهره اصلی سیاسی امریکا در خاورمیانه و محور اصلی فشار بر حزب الله لبنان و حکومت جمهوری اسلامی ایران و حکومت بشار اسد در سوریه است فرضیه های مختلفی برای حضور او در ایران و ملاقات با آیت الله خامنه ای مطرح می شود به طور مثال:
شرایط انتخاب آقای فلتمن به سمت معاون سیاسی دبیرکل سازمان ملل و سفر ناگهانی بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد به ایران و ملاقات مستقیم با آیت الله خامنه ای حکایت از چراغ سبز جمهوری اسلامی ایران برای تسلیم شدن و درخواست ملاقات رودر رو با یک دیپلمات بلندپایه آمریکایی از طرف شخص خامنه ای و به تعبیر ساده تر سرکشیدن جام زهر بوسیله سردمداران حکومت ایران است...گرچه با شناختی اجمالی از حکومت اسلامی ایران این تسلیم هرگز صادقانه و قابل باور نیست بلکه بازی وقت کشی تازه ای است که حکومت اسلامی آنرا ابداع کرده تا تصمیمگیری های جهانی درباره فعالیت های غیرقانونی اتمی ایران را به تعویق بیندازد.
دولت امریکا در طول بیش از سه دهه همواره مجبور به استفاده از رابط ها برای کسب هرنوع اطلاعات دقیق و واقعگرایانه درباره درخواست های رهبران کشور ایران و مواضع احتمالی مورد توجه حکومت مذهبی ایران بوده و امکان بررسی دقیق شرایط حاکم بر ایران را از نزدیک نداشته و معامله های احتمالی با حکومت جمهوری اسلامی را همواره به حدس و گمان یا منابع وابسته مذاکره کننده بین دو طرف معطوف کرده اما حضور این دیپلمات ارشد در ملاقات با آیت الله خامنه ای مجالی بود تا مستقیما به تجزیه و تحلیل مواضع ایران و مقامات ایرانی و نگاهی موشکافانه به شرایط حکومتی که در حال انقراض است انداخته و به بررسی درخواست های دو طرف به طور مستقیم بپردازد و ارزیابی اینکه آیا معامله احتمالی با این حکومت نخ نما شده و در حال انقراض ارزش و اعتباری برای امریکا خواهد داشت و اگر نه آیا در جنگ احتمالی با این حکومت کدام یک از جناح ها و وابستگان فعلی این رژیم اولین متحدان آینده امریکا خواهند بود؟!، حضور جفری فلتمن و نگاه او در جلسه با آیت الله خامنه ای از دید من درست مانند آخرین نگاه گربه زیرکی بود که پیش از حمله آخر، موشی را که در پنجه هایش اسیر کرده برانداز می کند.
پخش خبری در سایت "هه ڵوێست" از روزنامه "السیاسه" کویتی در شماره روز سه شنبه ۲۱ شهریور که مبنی بر ارسال پیامی محرمانه از سوی رهبر ایران برای مقامات آمریکا و آمادگی او برای گفتگوی محرمانه است حاکی از وحشت حاکمان ایران در شرایط کنونی می باشد این نامه محرمانه بوسیله نوری مالکی نخست وزیر عراق به مقامات آمریکایی تحویل داده شده است نوری مالکی این نامه را به هنگام سفر هفته گذشته هیئتی از کنگره آمریکا به ریاست جوزف لیبرمن و جان مک کین به عراق تسلیم این هیئت آمریکایی کرده است
بنا به مفاد این نامه محرمانه رهبر ایران به صراحت خواستار گفتگوی مستقیم محرمانه با آمریکا گردیده و برای نشان دادن حسن نیت خود چند پێشنهاد مهم را تقدیم آمریکا نموده است از جمله توقف کامل برنامه هسته ایی و غنی سازی اورانیوم از سوی ایران برای مدت ١٠ سال که در نامه قید شده است که این مسئله بلافاصله با آغاز مذاکرات محرمانه به مرحله اجرا در خواهد آمد. پیشنهاد دوم حاکمان ایران خلعسلاح نمودن حزبالله لبنان و اجازه دادن به ارتش لبنان برای استقرار در مرزهای اسرائیل است. پیشنهاد دیگر ایران آغاز مذاکرات محرمانه با اسرائیل و آمادگی توافق همکاری با این کشور علیه تروریسم و پایان دادن به تبلیغات خصمانه علیه آن کشور می باشد.
این پیشنهادات نشان از آگاهی حکومت اسلامی ایران از خطرات تصمیمگیری های بسیار بزرگ احتمالی دولت امریکا در مبارزه با رژیم ایران پس از پایان برگزاری دوره انتخابات ریاست جمهوری در امریکا می باشد، چون حزب جمهوری خواه امریکا طالب جنگ با ایران است و حزب دموکرات امریکا که حزبی صلح طلب است نیز در بسیاری از جنگ ها شرکت داشته و همواره ترجیح می دهد تصمیمات بزرگی مانند جنگ با کشور دیگری که حامی تروریست است ومنافع بین المللی امریکا و جهان را تهدید می کند، به بعد از پایان انتخابات ریاست جمهوری موکول کند و بدین ترتیب پیروزی هر یک از احزاب اصلی سیاسی امریکا پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری به تهدیدی جدی برای حاکمیت رژیم ایران تبدیل خواهد شد.
از نظر نگارنده این متن، حضور آقای جفری فلتمن در آستانه انتخابات امریکا یک تبلیغ سیاسی بسیار بزرگ انتخاباتی برای دولت اوباما نیز محسوب می شود و در نگاه جامه جهانی نشانی حاکی از تلاش ها و کسب موفقیت حزب دموکرات امریکا در امتداد سیاست های صلح طلبانه و گریز از جنگ خواهد بود اما خطر اصلی و بسیار بزرگی که حکومت اسلامی را تهدید می کند این است که در صورتی که خواسته های جامعه جهانی به نحو مطلوبی از طرف سردمداران ایران برآورده نشود، جامعه جهانی برای جنگ در مقابل رژیم ایران آماده خواهد شد چون ارزیابی اینکه دولت امریکا پس از چند دهه حتی شرایط فرستادن دیپلمات برجسته خود را برای مذاکره به ایران فراهم کرد ولی همچنان موفقیتی در محدود کردن جاه طلبی های اتمی حکومت متحجر ایران بدست نیاورد، راهی جز جنگی همگانی با ایران را در منظر مفسران سیاسی نخواهد داشت.
و در پایان، نیشخند پیروزمندانه بسیار مضحک آیت الله خامنه ای که هرازگاه در مصاحبه ای که با حضور دبیرکل سازمان ملل متحد و آقای جفری فلتمن معاون سیاسی دبیرکل سازمان ملل بر لب داشت خاطرات تلخ تاریخی گذشته را در ذهن هر بیننده ی خردگرایی زنده می کند که؛ گرچه دست قدرت های بزرگ جهانی همواره در اداره و به قدرت رساندن حکومت ها در کشور های خاورمیانه بویژه ایران (حکومت پهلوی و حکومت اهریمنی جمهوری اسلامی) موثر بوده اند، اما اصل پایداری حکومت یک کشور به مردم آن کشور وابسته است و هر زمان مردم یک کشور حکومتی را حمایت نکنند آن حکومت سرنوشتی جز نابودی نخواهد داشت چنانچه محمد رضا شاه درست چهار روز پس از كودتای ۲۸ مرداد در تاريخ يكم شهريور ۱۳۳۲ در دیداری که با كرميت روزولت داشت، گفت: "من تاج و تختم را از بركت خداوند، ملتم و ارتشم و شما دارم"...
و در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۵۷ مجبور به ترک ایران شد، ملاقات و معامله های احتمالی برجسته ترین دیپلمات های آمریکایی و اروپایی نیز هرگز حکومت فاشیسم مذهبی ایران را از خشم مردم ایران در امان نخواهد داشت!.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر