۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبه

محمد رضا عالی پیام؛ هنرمندی که به دلیل سرودنِ اشعارِ طنز ربوده شد!












احمد شاملو شاعر پر آوازه معاصر هدف شعر را چنین بیان می کند؛ هدف شعر تغییر بنیادی جهان است 

و درست به همین علت هر حکومتی به خودش حق می‌دهد شاعر را عنصری ناباب و خطرناک تلقی کند، 

اهل سیاست به قداست زندگی نمی‌اندیشد بلکه زندگان را تنها به مثابه و وسایلی ارزیابی می‌کند که عندالاقتضا

 باید بی‌درنگ قربانی پیروزی او شود و ای بسا به همین دلیل است که باید قبول کرد در جهان هیچ چیز، شرط 

هیچ چیز نیست و در دنیای بی‌قانونی که اداره و هدایتش به دست اوباش و دیوانگان افتاده، هنر چیزی است

 در حد تنقلات و از آن امید نجات بخشیدن نمی‌توان داشت




















خبر کوتاه و تاسف آور بود؛ شاعرِ طنزپرداز دستگیر شد! محمد رضا عالی پيام ملقب به هالو که با اشعار طنز 

و انتقادی اش در بین مردم ایران بسیار مشهور و محبوب است با یورش ماموران اطلاعات لباس شخصی 

به منزلش دستگیر شده و این دستگیری بی شباهت به گروگان گیری نیست که تا این لحظه دوستان و خانواده 

ایشان هیچ اطلاعی از دلیل دستگیری محل نگهداری و شرایط ایشان ندارند.!

محمد رضا عالی پيام متولد
۱۳۳۶ و فارغ التحصيل از دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران است. 

وي فعاليت سينمايي را با بازي در فيلم جنگ اطهر (۱۳۵۸) به كارگرداني محمدعلي نجفي آغاز كرد 

و از این پس کارنامه هنری او در سینما به شرح ذیل ادامه یافت:

بازیگری در فیلم توهم (
۱۳۶۴)، طراح صحنه و لباس فیلم توهم (۱۳۶۴)، كارگردانی دو فیلم: 

خسته نباشيد (۱۳۷۱)  و مشت بر پوست (موشو) (۱۳۸۱)، مجري طرح فیلم پرواز از اردوگاه (۱۳۷۲)، 

فیلمنامه نویس سه فیلم: مشت بر پوست (موشو) (۱۳۸۱) و پرواز از اردوگاه (۱۳۷۲) و خسته نباشيد (۱۳۷۱)، 

تهیه کننده سه فیلم: مشت بر پوست (موشو) (۱۳۸۱)، راز خنجر (۱۳۶۹)، دلم براي پسرم تنگ شده (۱۳۶۸)، 

و سرمايه گذار دو فیلم: مشت بر پوست (موشو) (۱۳۸۱) و فیلم معروف بايسيكل ران (۱۳۶۴)  

ساخته محسن مخملباف.


بنا به گفته نزدیکانشان،روز سه‌شنبه (
۲۴ مرداد) به هنگام ظهر، ماموران اطلاعات با لباس شخصی 

و با حکم تفتیش به خانه محمدرضا عالی پیام هجوم آورده ایشان را دستگیر کرده و تمامی کتاب ها،

نوشته ها و کامپیوتر ایشان را برده اند. محمد رضا عالی پيام در آخرین مصاحبه خود با بهرنگ تاج بخش 

به مشکلاتی که رژیم جمهوری اسلامی برای او پیش آورده چنین اشاره می کند: "خب ما که یک پایمان 

در خانه است و پای دیگرمان اوین! همین الان هم با سند آزاد هستم، به هر جهت کسی که خربزه می خورد 

پای لرزش هم می نشیند و بنده هم نشستم و در ادامه در تاکید بر بیداری هنرمندان در جامعه می افزاید : 

اتفاقا در انجمن هم گفتم پرداختن به تمام مسائل یک کار گروهی را طلب می کند.


و در ادامه در تاکید بر بیداری هنرمندان در جامعه می افزاید : " اتفاقا در انجمن هم گفتم پرداختن به تمام مسائل 

یک کار گروهی را طلب می کند. الان باید تلخ ترین مسائل را بیرون بکشیم . همین امروز چند تا خبر جدید داشتیم، 

تا در مورد یکی کار کردم دیدم آن یکی مهم تر است! مسئله مرغ و تخم مرغ بحث روز است، منتهی این ها 

را مطرح می کنند تا حواس طنز پردازان را از مسائل اصلی تر پرت کنند. مثلا قطر فسقلی چند برابر ما از 

حوزه مشترک نفتی بهره برداری می کند یا روزی فلان قدر ضرر اقتصاد نفتی ماست که قادر به فروش 

نیستیم و مسائل دیگر!...

مرغ و تخم مرغ نباید این ها را تحت شعاع قرار دهد و طنازها باید با هوش خود در این دام نیفتند."

آخرین ویدیو شعرخوانی که در یوتیوب از ایشان منتشر شده، مربوط به شعر طنزی به نام فیل آقای حاکم است 


که به نظر نگارنده، طنز تلخی از اعتراضات خیابانی نافرجام مردم ایران به دلیل عدم همبستگی و استقامت است


















و آخرین شعری که این شاعر، نویسنده و فیلمساز در صفحه فیسبوک خود منتشر کرده و بسیاری آنرا دلیل دستگیری ناگهانی او

می دانند، یک دوبیتی برای ابراز همدردی با زلزله زدگان  زلزله آذربایجان ایران و بیان احساس تلخ حسرت مردمی محروم است

که ثروت های منابع ملی شان به بیگانگان بخشیده می شود، به این مضمون که؛

کی گفته که ما دولت راحت طلبیم؟
در فکر گرفتاری خلق عربیم
این قدر نگویید اهر زلزله شد
فعلن که گرفتار دمشق و حلبیم

و به راستی چرا یک دوبیتی یا شعری طنز، لرزه و وحشت بر حکومت استبداد گران انداخته و خواب پوشالی اقتدارشان را چنین

آشفته می کند؟!.

بازداشت شکنجه و حتی قتل روشنفکران و شاعران و نویسندگان آزادی خواه در حکومت های استبدادی، فاشیستی و مذهبی،

امری بسیار رایج بوده است، از قتل  فجیع عصماء دختر مروان در حال شیر دادن به کودک خردسالش توسط صحابه پیامبر

اسلام گرفته تا قتل فدریکو گارسیا لورکا شاعر اسپانیایی بدست اراذل و اوباش وفادار به ژنرال فرانکو دیکتاتورفاشیست اسپانیا

تا به قتل رساندن محمد فرخی یزدی، شاعر و روزنامه‌ نگار ایرانی  با تزریق آمپول هوا توسط پزشک احمدی و قتل فجیع فریدون

فرخزاد در آلمان و انبوه نویسندگان و شاعران و هنرمندان و روشنفکران به قتل رسیده در قتل های زنجیره ای و در طی ۳۴ سال

حکومت اسلامی ایران، همه و همه برخاسته از حکومت های استبدادی است که گوش شنوایی برای شنیدن صدای آزادی خواهان

ندارند و هر صدای آزادی خواهانه یا منتقدی  که مورد توجه مردم قرار بگیرد را به زنجیر کشیده یا به قتل می رسانند!.


مهمترین دلایل دشمنی حکومت های استبدادی با شاعران؛ زیبایی و روانی زبان شعر است که با روح و جان انسان می آمیزد و

ریتم خوش آهنگ آن که قابلیت تبدیل به شعار های انتقادی برعلیه حکومت های دیکتاتوری را دارد و همچنین به دلیل ایجاز و

اختصار گویی و برگزیدن مناسب ترین لغات گویای منظور شاعر در شعر، خواننده به راحتی می تواند به بسیاری از اخبار و

تفاسیر سیاسی و دلایل وضع اسفناک اجتماعی موجود در جامعه با چند بیت یا در چند خط، پی ببرد و این قدرت ایجاز در بررسی

اطلاعات و روانی لحن دل انگیز شعر، آزادی بیان و انتقاد از سردمداران حکومت های استبدادی را، به آسانی درسیل خروشان

مردم ستمدیده ای رواج می دهد، که به پیروی از شاعران روشنفکر بی پروای جامعه خود پرداخته اند.

اینکه حکومت های استبدادی باور دارند، با به بند کشیدن یا کشتن هنرمندان پایه های قدرت حکومت خود را استوار خواهند کرد

باوری پوچ و بس عبث است که همانگونه که هرگز صدای فریدون فرخزاد حتی سال ها پس از قتل هولناکش  خاموش نشد بلکه

بسیار رساتر و پر آوازه تر گشت و از اشعار فریدون فرخزاد و آرمان های آزادی خواهانه او برای هم میهنانش فریدون نسل ما

یا شاهین نجفی زاده شد، هرگز نغمه شعر شاعران در مقابل ظلم مستبدان به خاموشی نخواهد گرایید که اشعار فدریکو گارسیا

لورکا هنوز در جهان به تمامی زبان ها ترجمه می شوند و شیر زنی چون سیمین بهبهانی بی پروا، در تاریکترین تاریخ آزادی

بیان ایران از آزادی زنان می سراید و گرچه استاد مصطفی بادکوبه ای ملقب به "شیر بیشه ادب ایران"  هنوز در زندان است

ولی مردم ایران "شعر خدای عرب" او را  همواره زمزمه می کنند و سینه به سینه به کودکانشان می آموزند و آزادی خواهی را از

نسلی به نسل دیگر منتقل می کنند، چونان فردوسی که از پس قرن ها جنگ و خونریزی و تسخیر ایران به دست اقوام مختلف،

همواره زبان  پارسی را در شاهنامه شعر خود محفوظ داشت، شاعران و نویسندگان و هنرمندان همواره دراثار خود جاوید خواهند

ماند و دردها و رنج ها و تجربیات قرن خود را برای آیندگان بازگو خواهند کرد.

و در آخر به نقل قولی از روزنامه نگار و نویسنده شهیر مصر، محمد حسنین هیکل اشاره می کنم :

 که روزی از او پرسیدند:(( شما مصریان با آن پیشینه ی درخشان فرهنگی، چه شد که عرب زبان شدید؟!))؛

و او جواب داد: ((ما عرب زبان شدیم برای اینکه فردوسی نداشتیم!.))


پس جاوید باد هنرمندان و شاعران و نویسندگان و روشنفکران سرزمینمان، جاوید باد!.

















منابع:

 مصاحبه بهرنگ تاج بخش با محمدرضا عالی پيام

زندگينامه محمدرضا عالی پيام در تارنمای سوره سینما 

محمد رضا عالی پیام؛ هنرمندی که به دلیل سرودنِ اشعارِ طنز ربوده شد!
 

هیچ نظری موجود نیست: